اگر سیلهای اخیر که تقریبا سرتاسر کشور را فراگرفت و میلیونها تن از هموطنانمان را با مشکلات عدیده روبرو ساخت، یک نکته مثبت داشت این بود که مشکلات عمیق و سیستماتیک را عیان کرد که یادآور شد تا مسئولین و نهادهای مربوط به امور زیرساختی و کمکرسانی کشور، توان خود را برای عکسالعمل سریع در قبال فجایع طبیعی بالا ببرند. در حالی که نیروهای مسلح بخصوص سپاه و بسیج در میدان حاضر بودند و کمک بسزایی به مردم مناطق سیلزده کردند، سوالی که باید پرسید این است که چرا باز هم باید نیروهای مسلح باشند که جور نهادهای دیگر را بکشند و چرا اکنون و پس از بازگشت شرایط به حالت نسبتا عادی، هیچ یک از نهادهای دولتی هنوز حاضر نیست اشتباهات خود را قبول کنند و مسئولین خاطی را از سمتهای خود عزل نمایند؟
نهادهای غیر نظامی ممکن است این موضوع را طرح کننده که از امکانات لازم برخوردار نیستند و چارهای جز تکیه بر منابع نیروهای مسلح ندارند. هرچند در کوتاه مدت شاید این استدلال درست باشد ولی در درازمدت باید کاری کرد که این نهادها بتوانند به طور قویتری وارد صحنه شوند و مسئولیتها تقسیم شود تا بعد، این نهادها امکان فرافکنی و انداختن همه مسئولیتها را به دوش سپاه نداشته باشند.
چند هفته پیش صدای مدافعان مقالهای در همین ارتباط منتشر کرد که با واکنشهای جالبی از سوی مخاطبان ما در شبکههای اجتماعی همراه بود. در مقالهای که با عنوان «آیا سپاه باید بار دولت را بدوش بکشد؟» به این نکته اشاره کردیم که ضمن اینکه سپاه باید همواره آمده خدمت رسانی باشد، ولی نباید اجازه داد نهادهای مسئول همیشه از سپاه انتظار کمکرسانی داشته باشند و بهتر است تا در چهارجوب قانون و در راستای فعالیتهای مشخص سپاه دست به فعالیت بزند تا نهادها و سازمانهای دیگر نیز قبول مسئولیت کنند.
برخی از مخاطبان صدای مدافعان با غیرواقعی خواندن انتظارات ما از نهادهای دولتی مذکور مسئله را یک مشکل ساختاری اساسی در کشور خواندند که با توجه به عدم همکاری و هماهنگی دستگاهها به هیچ وجه قابل رفع نیست. در همین راستا و به عنوان مثال، نعمتالله دستیاری، فرماندار شهرستان پلدختر گفته بود که «کل دستگاهها به وظایف خود واقف نیستند.» این موضوعی است که بسیاری از مسئولان به آن واقفند اما هیچ نهاد و دستگاهی توانایی انجام وظایف خود را به شکلی که باید و شاید ندارد و از همین رو برادران سپاه و بسیج به ناچار باید وارد صحنه شوند. ولی در همین حال، متاسفانه همین برادران، در زمینه کم کاریها مورد سرزنش قرار می گیرند. عدم وجود نظم و ارتباط قوی میان دستگاههای دولتی حاکی از یک بحران مدیریتی دارد که اگر چنین نبود آیا باز هم در این سطح نیازی به دلاورمردان سپاه می بود؟
موضوع پیشگیری موضوع دیگریست. آیا باید از نیروهای مسلح و نیروهای داوطلب مردمی انتظار پبشبینی حوادث غیر مترقبه طبیعی و پیشبینی تبعات آن را نیز می داشتند؟ مقام معظم رهبر هم اتفاقا با اشاره به این نکته فرموده بودند که «در کنار تمام مسائل مربوط به سیل مهمتری نیز وجود دارد که آن هم مسئله پیشگیری از ویرانیها و خسارات است که باید از قبل پیش بینی می شد، زیرا سیل قابل جلوگیری نیست اما ویرانی و خسارت قابل جلوگیری است.» به گفته کارشناسان محیط زیستی و فجایع طبیعی، وقوع این سیلها با وجود اینکه از ماهها و یا هفتهها پیش قابل پیش بینی نبودند، اما مطمئنا از چند روز پیشتر قابل پیشبینی بودند. حتی کارشناسان هواشناسی کشور و نهادهای مربوط به گفته کارشناسان کشور خودمان از دو سه هفته قبل نیز میتوانستند پیشبینی چنین سیل عظیمی را بکنند.
وقتی پای صحبت دولتیها هم می نشینم آنها از کمبود امکانات و نبود بودجه و هزار و یک دلیل دیگر میگویند که تقریبا تمام صحبتهایشان عذر بدتر از گناه است. همانطور که در مقاله قبلی هم به آن اشاره داشتیم مطمئنا کمک رسانی به هموطنان سیلزده و زلزلهزدگان و یا هر فاجع طبیعی دیگر، وظیفه ملی و دینی هر سپاهی و هر ارتشی است اما نباید اجازه دهیم تا از حس انسان دوستی و وطن دوستی نیروهای مسلح سوء استفاده شود. واقعا باید پرسید نهادهای غیرنظامی در گلستان و شیراز و لرستان کجا بودند؟ اگر خدایی ناکرده در طول پروژههای بازسازی مناطق آسیب دیده که مطمئنا باز هم سپاه در کمکرسانی خواهد کرد، حادثه غیرمترقبه دیگری رخ دهد همین آقایانی که از انجام وظایف خود در هفتههای گذشته شانه خالی کردند انگشت سرزنش به طرف سپاه دراز نخواهند کرد؟ حتی در همین سیل اخیر که هزاران تن از نیروهای سپاه و بسیج و ارتش تا کمر در گل و شل فرو رفتند و ساعتها در حال خدمت به هموطنان سیلزده بودند برخی از عوامل دولتی و دستگاههایی که مسئول بودند بجای قبول مسئولین و عزل مدیران بی کفایت وارد بازیهای سیاسی شده و به نیروهای مسلح خرده گرفتند و بر علیه آنها تبلیغ منفی کرده و عوام فریبی نمودند.
این قضیه البته ما را به یاد ضرب المثل معروف «دستم نمک ندارد» می اندازد که میتوان در مورد تلاشهای شبانه روزی و بیفقه نیروهای مسلح در مناطق سیلزده بکار برد.