در حالی که سی و پنجمین سالگرد عملیات خیبر را پشت سر میگذاریم جا دارد یادی کنیم از شهدای والاقدر آن عملیات حیاتی و فرماندههان شهیدی که در طول آن عملیات به دعوت حق لبیک گفتند و آسمانی شدند تا ما امروز در آرامش زندگی کنیم.
عملیات خیبر یکی از مهمترین عملیاتهای جنگ تحمیلی بود که چون در اسفندماه انجام شد و غالبا در این روزهای سال خانوادههای ایرانی در حال آماده شدن برای نوروز هستند، کمتر به آن پرداخته شده و کمتر به عواقب مثبت و منفی آن و به شهدای نیروهای ایرانی در آن عملیات اشاره شده است. از آنجایی هم که روزهایی از اسفند اختصاص دارند به شهدایی گرانقدر دوران دفاع مقدس زمان مناسبی است برای اینکه مروری داشته باشیم به زندگی تنی چند از شهدایی که در عملیات خیبر به شهادت رسیدند.
عملیات خیبر یکی از عملیاتهای آفندی سربازان اسلام در جنگ ایران و عراق بر علیه رژیم بعثی بود. این نبرد در ۳ اسفند ماه ۱۳۶۲ آغاز شد و حدود سه هفته به طول انجامید تا سرانجام در ۲۲ اسفند پایان یافت. عملیات خیبر بخشی از تهاجم نیروهای ارتش و سپاه در جریان نبرد نیزارها بحساب میآید. در این عملیات سرداران محمد ابراهیم همت، حمید باکری، حمیدرضا گلکار، غلامعلی بذرافکن، صفر احمدی و مصطفی حلوائی از جمله علمداران و فاتحان خیبر بودند که با شهادتشان پرچم ولایت را برافراشته نگه داشتند.
عملیات خیبر در حالی شکل گرفت که در پایان عملیات والفجر۱، فرماندهان نظامی به درک جدیدی از تواناییهای دشمن و وضعیت عمومی صحنه جنگ دست یافته بودند که بر اساس آن میبایست در شیوه رویارویی با دشمن و انتخاب زمین درگیری تغییرات اساسی داده میشد. همین درک موجب شد مردابهای هورالهویزه برای عملیات بعدی انتخاب شود. این راه حل هنگام عملیات والفجر مقدماتی برای فرمانده کل سپاه حاصل شده بود، در واقع، پس از آزادی خرمشهر، تغییر در زمین، نیرو و سلاح سه عامل اساسی دگرگون شدن ساختار نظامی و تواناییهای ارتش عراق به شمار میرفتند که به همراه اطلاعات مناسب، موجب تسلط آنها بر صحنه نبرد شد. فرمانده سپاه وقت سردار محسن رضایی اوضاع بعد از فتح خرمشهر را اینگونه تشریح می کند: «در ابتدای سال سوم جنگ، ما به بن بست رسیدیم و هر جا حمله می کردیم شکست می خوردیم. باید فکری می کردیم چون هر جا حملهای از روبرو انجام می دادیم راه باز نمی شد در عملیات رمضان به نتیجهای نرسیدیم، والفجر مقدماتی هم به نتیجه نرسید.»
به هر ترتیبی که بود نخستین عملیات آبی – خاکی دفاع مقدس در حالی در اسفند ماه ۶۲ کلید خورد که عملیات رمضان نیز سپری شده بود و این عملیات که با نام «خیبر» نام گرفت سرداران بزرگی همچون محمد ابراهیم همت که فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله بود و حمید باکری که جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بود را تقدیم ایرانی اسلامی کرد.
شهید مهدی باکری در عملیات فتحالمبین، در منطقهی رقابیه از ناحیه چشم مجروح و پس از بهبود به جبهه بازگشت. پس از آزاد سازی خرمشهر دوباره مجروح شد. با تشکیل تیپ عاشورا فرماندهی این تیپ را به عهده گرفت. سرانجام در عملیات خیبر که در جزیره مجنون صورت گرفت، با اصابت گلولهای به سرش به سختی مجروح شد و هنگام بازگشت به عقب موشکی به قایق آنها اصابت کرد و پیکر مطهر او به همراه همرزمانش راهی دریا شد.
محمد ابراهیم همت نیز که از شهدای نامی ۸ سال دفاع مقدس بشمار می آید در جریان عملیات خیبر گلوله توپی در نزدیکیاش اصابت کرد و شهید شد.
اکنون که بیش از سه دهه از عملیات خیبر می گذرد، ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهدا باید با نگاهی مجدد از فداکاری ها و مجاهدات این عزیزان درس بگیریم و در ضمن با نگاهی نقادانه از تکرار اشتباهات احتمای خودداری کنیم. آمار تلفات عملیات خیبر در منابع مختلف متفاوت عنوان شده ولی رقم تقریبی بیست هزار شهید که معمولا عنوان شود برای یک عملیات ۱۹ روزه به نظر بسیار زیاد می آید. جا دارد تحقیقهای دقیقتری در خصوص این آمار صورت گیرد تا از حرف و حدیثهای فراوانی که در مورد تعداد بالای شهدا عنوان می شود جلوگیری کرد. البته این ارقام چند بار توسط محسن رضائی که در آن عملیات از برنامه ریزان اصلی بود، انکار شده ولی دلایل مستندی ارائه نشده است.
به هر حال تعداد شهدا هر چه بود آنها همه برای عزت نظام و آرامش مردم به شهادت رسیدند و اکنون سوالی که برای ما مطرح است این است که آیا ما وارثان خوبی برای خون شهید همتها و باکریها بودهایم؟
باید در این ماه که روز شهید را در خود جا داده از خود بپرسیم که اگر شهید باکری امروز در میان ما بود چه میگفت و آیا عملکرد مسئولین را زیر سوال نمیبرد؟ شهید همت اگر امروز در میان ما بود از تنشهای جناحی و سیاسی کشور و فدا کردن آرمانهای واقعی امام و انقلاب به خاطر رسیدن به پست و مقام گلایه نمی کرد؟ بیاییم در سالروز آغاز عملیات خیبر به درون بنگریم و از مسئولانمان بپرسیم آیا در برابر شهدا شرمنده نیستند؟