در حالی که تحولات سوریه به سوی تعامل و مذاکره پیش می رود و نیروهای تکفیری و تروریستی مواضع بیشتری را تخلیه می کنند، سوالی که برای ما پیش می آید این است که چگونه می توانیم از دست آوردها و جانفشانیهای محور مقاومت محافظت کنیم و نگذاریم بار دیگر منطقه در آتش نفرت و ترورسیم بسوزد؟
حضور دلاوران سپاه پاسداران در سوریه بخصوص پس از شکست نیروهای داعش، همواره یکی از مسائلی بوده که غربیها و برخی کشورهای منطقه بارها روی آن مانور داده و خواستار خروج نیروهای ما از سوریه شدند. این درخواست البته بارها با واکنش دولت سوریه مواجه شد و دمشق به لزوم همکاری با نیروهای ایرانی برای مبارزه با تروریسم در سوریه تأکید کرد. جدا از جوسازیهای موجود توسط رسانههای غربی، واقعیت این است که نیروهای سپاه پاسداران و مدافعین حرم حضرت زینب (س) با تمام وجود و با رشادت و روحیه شهادت طلبی خود برای دفاع از حرم و نیز برای مقابله با گسترش تروریسم به سوریه شتافتند تا از پیشرفت نیروهای داعش جلوگیری کنند و در مقابل این تهدید منطقهای و جهانی بایستند تا همانطور که مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا فرمودند، لازم نباشد در خیابانهای شهرهای خودمان و در کشور خودمان با تروریستهای تکفیری تن به تن شویم. در حال حاضر و پس از پیروزی محور مقاومت در سوریه و عراق، تا حد زیادی معادله عوض شده و لازم است ما نیز خود را با این شرایط تطبیق دهیم و درکنار حضور نظامی بدنبال راهکردهای نوین سیاسی و فرهنگی برای حفظ صلح در منطقه باشیم.
با وجود کمکهای برخی از قدرتهای منطقه به داعش، شکست داعش خبر بسیار خوشحال کننده ای برای همه ساکنان منطقه بود زیرا نابودی جریانات تروریستی و تکفیری در منطقه به سود همه مسلمانان است. اما باید به یاد داشته باشیم که داعش و و تفکر پلید داعشی ریشه در ایدئولوژیهای تکفیری و سلفی دارد که تنها با تقابل نظامی ریشه کن نمی شود. نابودی کامل تفکرات تروریستی تکفیری باید از طرق نرمافزاری و فرهنگی پیگیری شود. واقعیت این است که ما در حوزه مقابله فرهنگی با داعش و تفکر داعشی کمکاری کرده ایم و به جای پرداختن به این موضوعات نرم افزاری، تمام تمرکز خود را روی بحث تروریستی بودن داعش و برخورد نظامی با آنها گذاشتیم. البته همانطور که حضرت امام خامنه ای نیز تاکید فرموده اند در مقاطعی، برخورد قهری با تروریستهایی که قصد جان و مال مومنین را دارند واجب شرعی است. ولی اکنون که قدرت این نیروهای شیطانی کاهش یافته، شرایط برای تمرکز بر اقدامات نرم افزاری بیشتر شده است.
ما باید این باور را در منطقه و بخصوص در سوریه و عراق نهادینه کنیم که مشکلات منطقه فقط راه حل نظامی ندارد . تنها رویکرد عمیق و درازمدت برای حل مشکلات همکاریهای سازندهای است که توطئههای دشمن را، که از طریق اهرمهایی همچون داعش به اجرا گذاشته می شود، خنثی می کند. با کار فرهنگی در منطقه و توجه به حقوق اجتماعی تمامی اقشار جوامع اسلامی میتوانیم جلوی فجایع بعدی را در منطقه بگیریم. این مهم مستلزم سرمایه گذاری روی پیگیری روشنگریهای فرهنگی و اقدامات آموزشی و پرورشی است.
برخی از دوستان بحث منابع را مطرح کرده اند و یادآور می شوند که حضور نظامی ما در منطقه، اصلی ترین حجم سرمایه انسانی و مالی را به خود تخصیص می دهد. ولی با توجه به شرایط موجود و تغییر اولویتها، باید نگاهی مجدد هم به بحث تخصیص منابع بیاندازیم و تلاشهای بیشتری را در جبهه نرم افزاری آغاز کنیم. نگاهی به شکستهای پی در پی ابرقدرتها در منطقه حاکی از آن است که تلاشهای فرهنگی و ایدئولوژیک باید در اولویت تلاشهای محور مقاومت قرا گیرد و اکنون بهترین زمان برای تعریف دوباره این اولویتها و تخصیص منابع به کارهای فرهنگی و آموزشی است.
درس دیگری که از شکستهای ابرقدرتها در منطقه می توان گرفت این است که کشورهای منطقه باید موقعیت یکدیگر را درک کنند و به یاد داشته باشند که هیچ کشوری نمیتواند در تمامی صحنهها همیشه پیروز باشد. این اصطلاحی که در سالهای اخیر تحت عنوان بازی برد – برد مطرح شده در منطقه و در ارتباط با همسایگان باید معنی پیدا کند. در دنیای امروز با این وضعیت موجود و مشکلات اقتصادی و کمبود منابع و از همه مهمتر دست درازیهای غربی ها و شرقیها به خاورمیانه، دنیای اسلام باید در تعاملی نزدیک، بازی برد-برد را در میان خود جا بیاندازد و در این راستاست که نهایتا همه بازیگران اصلی منطقه ای باید دریابند که مشکلات منطقه راه حل نظامی نداشته و نخواهد داشت.