هفته گذشته در حالی که مسئولان برنامه چراغ مطالعه در صداوسیما از پخش مصاحبه با حضور جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر و تاریخنویس دفاع مقدس خبر داده بودند، در کمال تعجب بینندگان و دنبالکنندگان موضوعات مربوط به تاریخ جنگ تحمیلی، دقایقی پیش از آغاز آن برنامه مجوز پخش آن لغو شد. این نمونهای بارز از چالشهایی است که پژوهشگران و تاریخنویسان مستقل جنگ تحمیلی سالهاست که با آن روبرو بوده و هستند. اینکه چرا به نویسندگان و تاریخنویسان مستقل و از همه مهتر نظامیان بازنشسته اجازه انتشار و حتی شرکت در برنامههای صداوسیما داده نمیشود سوالیست که ما بارها مطرح کردهایم و همچنان بدنبال دلایل اصلی آن هستیم.
جنگ تحمیلی و مجاهدات رزمندگان ما چنان رویداد بزرگی در تاریخ معاصر کشور بوده که حتی پس از چهار دهه، همچنان در زندگی امروز مردم کشورمان تاثیرگذار است و همچنان هزاران هزار تن از ایثارگران، جانبازان و بستگان شهدا در میان ما هستند .در چند دهه گذشته و پس از پایان جنگ، نزدیک به سیصد اثر تالیفی به صورت کتاب و پایاننامه و چندین برابر این مقدار مقاله و یادداشت تخصصی در ارتباط به جنگ ایران و عراق به زبانهای مختلف در دنیا منتشر شده اما در میان این همه آثار تعداد آثار نویسندگان و پژوهشگران داخلی بسیار ناچیز است.
متاسفانه همانطور که بارها گفته شده محدودیتهای چاپی که برای محققان در این مورد وجود دارد باعث شده تا بسیاری از ایثارگران جنگ تحمیلی قادر به انتشار مطالب و خاطرات خود نباشند. بسیاری از فرماندهان جنگی هم، بخصوصا ارتشیها اعتقاد دارند که نتوانستهاند جنگ را از دید و نظر ارتش بیان کنند. در حقیقت باید اذعان داشت که با وجود گذشته سه دهه، همچنان فضای بحث و گفتگو در مورد جنگ، عملیاتها و اتفاقات پشت صحنه آن همچنان باز نشده و تمام اینها معضلاتی هستند که فقط با تغییر رویه کلی و یک بازنگری اساسی به موضوع تاریخنویسی جنگ میتوان آنها را حل کرد.
در متنی که ماه گذشته نوشنیم این موضوع را مطرح کردیم که عمدهترین مشکل در سالهای پس از پایان جنگ، کوتاهی در تشریح کامل وقایع و انتشار آمارهای ضد و نقیض از رویدادها و عملیاتهای جنگ بوده است. به عنوان مثال اینکه چرا در مورد تعداد شهدا و ترکیب جمعیتشناختی آنها اجازه تحقیق مستقل داده نمی شود، همچنان بیپاسخ مانده است. برخی از تاریخنویسان دفاع مقدس این سوال را مطرح کردهاند که چرا افرادی مانند سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، روایات مردمی و نوشتههای محققان مستقل را زیر سوال میبرند و آنها را تحریف شده قلمداد می کنند، در حالی که نهادهای دولتی و نظامی که در راس قدرت هستند، بدون هیچگونه نظارات مردمی و مستقل از حاضرین در جبهههای جنگ به تحریف واقعیتهای جنگ میپردازند؟
در واقع سوالهای جعفر شیرعلی نیا و دیگر پژوهشگران جنگ مانند حمید داودآبادی و یا دکتر بهرام مستقیمی که سالهاست در زمینه تاریخ جنگ ایران و عراق و موضوعات حقوقی و بین المللی مربوط به آن تحقیق و پژوهش کردهاند، سوالهای ما و بسیاری از خانوادههای شهدا و ایثارگران هم هست. باید از مسئولین صداوسیما پرسید که چرا رسانه ملی به بسیاری از نظامیان بازنشسته اجازه نمیدهند به رسانه ملی بیایند و درباره حقایق جنگ تحمیلی سخن بگویند؟ چرا افرادی که جزو امضا کنندگان نامه ۹۰ صفحهای سال ۶۳ بوده و هنوز در قید حیاتند اجازه سخن گفتن داده نمیشود؟ آیا این گونه سانسورها، تنها به تقدس افراد سانسور شده نمیانجامد و مردم را بیش از پیش نسبت به پذیرش برنامهها و مستندهای ساخته شده رسانههای خارجی سوق نمیدهد؟.