بدون شک یکی از موثرترین و شجاع ترین فرماندهان سالهای آغازین جنگ کسی نبود جز حاج احمد متوسلیان. حاج احمد فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که در تیر ماه سال ۶۱ به همراه چهار تن از همراهانش در لبنان ربوده شد و تا سالها هیچ خبری که شهادت و یا زنده بودن وی را به طور رسمی تائید کند وجود نداشت. در سه دههای که از ربوده شدن حاج احمد میگذرد، اخباری ضد و نقیض در مورد شواهد و شایعات مربوط به سرنوشت این رزمنده دلاور جبهه های حق علیه باطل منتشر میشود. امسال اما موضوع کمی با سالهای پیش فرق داشت. تیر ماه امسال برخی از تاریخنویسان و پژوهشگران دفاع مقدس مطالبی را منتتشر کردند که مهر تائیدی بر شهادت حاج احمد متوسلیان و همراهان وی بود. با وجود این اما برخی همچنان در تلاشند تا خلاف یافته های این پژوهشگران را ثابت کنند و بدون ارایه هیچ سند و مدرکی اصرار دارند که حاج احمد متوسلیان همچنان زنده است. به راستی این افراد چه سودی از ادامه شایعه پراکنی ها می برند و چرا می خواهند حاج احمد مفقود باقی بماند؟
حاج احمد متوسلیان، کاظم اخوان، تقی رستگارمقدم و سیدمحسن موسوی ۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ در منطقه برباره لبنان توسط نیروهای متصل به صهیونیستها ربوده شدند و در سی و هشت سال گذشته حرف و حدیثهای بسیاری در مورد سرنوشت آنها گفته و نوشته شده. حرف و حدیثهایی که کمتر موثق و موثق بوده است. طبیعتا از میان تئوریهای ارایه شده و از دو فرضیه اصلی یکی حاکی از شهادت حاج احمد بود و دیگری اینکه وی در زندانی نگه داشته شده تا شاید روز در ازای زندانیهای سیاسی «معاوضه شود». تیر ماه امسال اما روایاتی توسط حمید داودآبادی و حسین دهباشی منتشر شدند که مستند به تحقیقات چندین و چند ساله بودند و شهادت حاج احمد را تائید کرد.
موضوع عدم شفافیت در تعداد مفقودالاثرهای جنگ تحمیلی و مدافعان حرم البته موضوع جدیدی نیست. قبلا هم اشاره کرده بودیم و با استناد به یافتههای تاریخنویسانی مانند جعفر شیرعلینیا، متاسفانه بسیاری از فرماندهان دفاع مقدس تعمدا به تعداد مفقودلاثر ها و حتی تعداد شهدای جنگ تحمیلی نپرداختهاند.
در ارتباط با پرونده حاج احمد متوسلیان البته همانطور که ذکر شد، گروهی نیز هستند که یاقتههای پژوهشگران را رد کرده و هنوز سندی قاطع برای اثبات شهادت حاج احمد و همراهانش نمیبینند و شهادت وی را شایعه میخوانند. فاش نیوز و برخی دیگر از رسانههای نزدیک به اصولگرایان برای رد ادعاهای امثال داودآبادی و دهباشی روزهای پر تلاشی را در یکی دو هفته اخیر گذراندهاند. فاش نیوز در مطلبی که هفته گذشته منتشر کرد نوشت: «چه اصراری است که بخواهیم سناریویی برای شهید دانستن این عزیزان که هنوز متقنی برای به شهادت رسیدن این اسرای در بند دشمن در دست نیست دست و پا کنیم و بخواهیم خود را پایان دهندهی این قضیه معرفی کنیم.» سوال اما شاید باید دقیقا برعکس طرح شود. چه اصراری وجود دارد که عدهای پس از ۳۸ سال و با وجود نقل قولهای موثق از امثال شهید سردار سلیمانی و دیگران اصرار کنند که حاج احمد و یارانش همچنان در اسارت دشمن هستند؟ آیا کسانی از «زنده» بوده شهید حاج احمد سود میبرند که برای رد سالها پژوهش و بیش از بیست میلیارد هزینه تحقیقاتی در سه دهه اخیر در این مورد این چنین به دست و پا افتادهاند؟
به گفته چند منبع موثق در ۱۵ سال اول پیگیری پرونده ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و همراهانش حداقل ۲۱ میلیارد تومان در همان دهه شصت هزینه شده است. این در حالی است که با گذشت ۳۸ سال آن دسته از کسانی که همچنان اصرار دارند حاج احمد در قید حیات است هیچ مدرک موثقی بجز صحبتهای غیر شفاف عیسی العیوبی که ادعا کرده بود که وی ۱۰ روز در یک سلول با چهار دیپلمات ایرانی اسیر بوده است که به گفته برخی وی این ادعا را برای پر اهمیت جلوه دادن دوران اسارت خود عنوان کرده است. در آن طرف قضیه اما نقل قولهای از شهید سلیمانی وجود دارد که وی گفته است که این چهار عزیز همان شب اول اسارت شهید میشوند که این صحبت شهید سردار سپهبد سلیمانی با دیگر اسناد و شواهد دیگر همخوانی دارد.
به هر حال در سی و هشت سال گذشته، بسیاری از محققان، مستندسازان، و پژوهشگران این مرزوبوم بر مبنای اسناد و شواهد و شهادت شاهدان زنده و حاضر در اسارتگاه و محل تیرباران و دفن این چهار شهید ایرانیی، گواهی دادهاند که «حاج احمد متوسلیان و همراهانش به طرز وحشیانهای به شهادت رسیدهاند و پیکر نیمه جانشان نیز در نقطهای مشخص در زیر خرواری از خاک و بتن قرار گرفته و تا امروز مدفون ماندهاند.» حال اینکه چه کسانی از زنده نگه داشتن حاج احمد سود میبرند و حتی نقل قولهای موثق از سردار سلیمانی را نیز منکر می شوند، سوالی است که باید از خود آنها پرسید.