sedayemodafean.org فتح خرمشهر

خرمشهر آزاد شد اما فاتحان خرمشهر همچنان در مضیقه اند

چند روزی است که ایران باز بوی خرمشهر میدهد. بوی ایثار، بوی شهادات، بوی آزادی. سوم خرداد ۹۷ هم آمد و رفت و روز آزادی خرمشهر را برای ۳۶مین بار جشن گرفتیم و یادی از مسافران عشق کردیم که بسیاری از آنها دیگر در میان ما نیستند. بسیاری در همان روزهای تعیین کننده و سرنوشت ساز به دیدار حق شتافتند و برای آزادی خرمشهر از چنگال بعثی ها جان خود را فدای اسلام کردند تعدادی از این عزیزان نیز که در عملیات بیت المقدس شرکت داشتند در سالهای پس از آزادی خرمشهر و در طول ۸ سال جنگ تحمیلی به شهادات رسیدند. از حماسه آفرینانی که آنروزها را تجربه کردند و برای آزدای خرمشهر جنگیدند تعدادی اما همچنان در میان ما هستند.

از این تعداد معدود که بسیاری از آنها حتی پس از اتمام جنگ تحمیلی نیز لباس خدمت بر تن کرده و در نهاد ها و ارگان های مختلف فعالیت داشته اند اکثرا سالهای بازنشستگی خود را میگذرانند. در طی چند روز گذشته همایش ها و مراسم گرامیداشت بسیاری برای این عزیزان در استان ها و شهر های مختلف برپا شده و این روند در سی و چند سال گذشته ادامه داشته است و این حرکت بسیار ارزشمندی است که باید هر سال ادامه پیدا کند. این نه تنها فرهنگ ایثارگری و یاد و خاطرات حماسه سازان خرمشهر را زنده میکند بلکه میتواند برای نسل های بعدی و فرزندان آن ایثارگران کلاس درسی باشد که در کمترین دانشگاه و مدرسه ای میتوانند در موردش بیاموزند. این ها همه مفید و ارزشمند است اما اگر امروز پای درد دل اکثر این عزیزان بشینیم از چند درد مشترک میگویند. آنها که اکثرا در این سالها خانه نشین هستند و یا بدلایلی مانند جانباز بودن و یا اثرات روحی روانی بازمانده از میادین جنگ توان کار کردن ندارند نیاز مبرم به حمایت مسئولین دارند. چند روز پیش عزیزی با ما تماس گرفت و خود را یکی از بازماندگان آن روز تاریخی سوم خرداد ۱۳۶۱ معرفی کرد.

به بهانه فرا رسیدن روز آزادی خرمشهر با ایشان تماس گرفتیم تا بتوانیم به نوعی درد و دل او را به شما خوانندگان عزیز منتقل کنیم. او که بخوبی روز فتح خرمشهر و جشن و سرور رزمندگان در مسجد جامع خرمشهر را به یاد داشت خاطرات زیادی از آن روزها و همچنین عملیات بیت المقدس داشت. او نیز از همان درد قدیمی مینالید. محمدحسین که جانباز ۵۰ درصدی است از ما خواست نام خانوادگی وی را استفاده نکنیم به سختی روزگار میگذراند و حقوق و مزایایی که از بنیاد شهید دریافت میکند به گفته خودش حتی نیمی از مخارج زندگیش را نیز تامین نمیکند و با وجود اینکه قدر دان کمک های پزشکی و مزایای درمانی بنیاد است از نظر مالی بسیار در مضیقه قرار دارد و از مسئولین تقاضای رسیدگی دارد. محمدحسین میگوید که در شهری که سکونت دارد چند ایثارگر دیگر را نیز میشناسد که در شرایطی شبیه شرایط او هستند و احساس میکنند که مسئولین استانی و کشوری که در بحبوحه انتخابات از نام جانبازان و ایثارگران استفاده میکنند و حتی از آنها برای شرکت در مراسم و برنامه های تبلیغاتی خود استفاده میکنند به این عزیزان قول کمک های مالی و معنوی میدهند اما این ها در حد قول و وعده های انتخاباتی میماند.

محمد حسین نگران بود که با بازگشت تحریم ها دسترسی وی به دارو درمانش محدود شود و نتواند داروهایش را از شهر خودش تهیه کند. او میگفت در اوج تحریم ها در سالهای آغازین دهه نود مجبور بود از اقوامش که در تهران اقامت داشتند بخواهد تا یک سری از داروهایش را برایش تهیه کنند. به هر ترتیبی ما که از صحبت کردن با این حماسه ساز خرمشهر خسته نمیشدیم از وی خواستیم تا با وی دیداری نیز داشته باشیم تا بتوانیم از خاطرات وی برای شما در آینده بنویسیم و این سعادت  را داشته باشیم که صدای او و دیگر همرزمانش را از طریق سایت صدای مدافعان منعکس کنیم.

در انتها ما نیز به نوبه خود آرزوی سربلندی و موفقیت برای تمام این دوستان و سربلندی روح شهیدان و دیگر مدافعان وطن که دیگر در میان ما نیستند داریم و از مسئولین میخواهیم که صدای این عزیزان را بشنوند و قدر آنها را بدانند که به گفته امام (ره) اگر این دلیرمردان نبودند کشور نیز نبود.

نظر خود را اضافه کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.