جنگ تحمیلی عظیمترین و حائز اهمیترین رویداد کشور در سالهای پس از پیروزی پرشکوه انقلاب اسلامی به حساب میآید و به عنوان مهمترین واقعه تاریخی صده گذشته ایران نیز از آن یاد میشود. این جنگ در بعدازظهر روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ با تهاجم قوای زمینی و با پشتیبانی نیروی هوایی عراق آغاز شد و ۸ سال به طول انجامید. در حالی که این روزها مراسم و بزرگداشتهای متعددی در سراسر کشور به مناسبت سی و نهمین سالگرد هفته دفاع مقدس برگزار میشود، گفتیم شاید بهترین زمان برای بررسی و نگاهی متفاوت به این رویداد عظیم باشد. شاید مناسب باشد مروری کنیم متفاوت به درسهایی که از دفاع مقدس و از جوانان و نوجوانانی گرفتیم که برای دفاع از مرزهای کشور و آرمانهای امام خمینی (ره) از همه چیز خود گذشتند و در این راه بسیاری از آنها شهید شدند و بسیاری جانباز. آیا در صورت آغاز یک جنگ دیگر میتوانیم از درسهایی که از دفاع مقدس گرفتیم سود ببریم؟
در روزهایی که زمزمههای جنگ و تنش نظامی باز هم در رسانههای داخلی و خارجی به گوش میرسند باید عنوان داشت که یادآوری نکات مثبت و منفی دفاع مقدس خالی از لطف نیست. همانطور که اشاره شد جنگ تحمیلی با حمله بیشرمانه رژیم بعثی و در همان ماهها اول انقلاب آغاز شد. در سالهای آغازین جنگ بخشهای از خاک ایران در استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه و سایر نواحی مرزی به اشغال ارتش عراق درآمد که با روحیه جنگندگی و ازخودگذشتگی رزمندگان اسلام، پس گرفته شدند. جنگ به مدت ۲۸۸۸ روز طول کشید و در مجموع نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر شهید، حدود یک میلیون نفر جانباز، حدود ۲ میلیون آواره و بیش از دهها هزار اسیر و میلیاردها دلار هزینه داشت. در نهایت جنگ در ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۷ با به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل توسط ایران به پایان رسید.
از رشادتها و ایثارگریهای رزمندگان و جوانان غیور کشور زیاد گفتهایم و هرچه بگوییم کم گفتهایم. ما در صدای مدافعان عمیقا به این مهم اعتقاد داریم که باید برای نسلهای آینده یادآور فداکاریهای شهدا و جانبازان و ایثارگرانمان باشیم و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت باید همواره میان جوانان و نسلهای بعدی الویت داشته باشد اما میخواهیم نگاهی متفاوتتر به جنگ داشته باشیم. به هر حال هر جنگی حاوی زیانها، ضایعات و خساراتی است. این امریست طبیعی و نیازی به تکرار آن نیست اما نکتهای که وجود دارد این است که میتوان در صورتی که از آن رویداد تلخ درس بیاموزیم و نکات آموزنده آن را به نسلهای بعدی منتقل کنیم، یک جنگ و یا تنش نظامی میتواند دستاوردها و ثمراتی نیز به همراه داشته باشد. مطمئنا جنگ تحمیلی نیز از این موضوع مستثنی نبوده. میخواهیم از دو اصل مهم دیگر دفاع مقدس بگویم که میتوانیم امروز به جوانانمان منتقل کنیم. دو عامل مهم و دو اصل حیاتی موفقیت در جنگ تحمیلی که باید از آنها درس بگیریم. یکی فلسفه و رهبری امام خمینی (ره) و دیگری اتحاد و یکپارچگی مردم مقابل دسیسههای دشمن بود.
از ریشههای مهم خنثی کردن نیت شوم صدام در جنگ تحمیلی را باید در رهبریهای هوشمندانه حضرت امام خمینی (ره) جستجو کرد. همانطور که در متنی که در خرداد ماه به عنوان «آرمانهایی که نباید به دست فراموشی سپرد» منتشر کردیم، امام خمینی (ره) از مصلحترین و صلح طلبترین و در عین حال جهادیترین رهبران کشورهای مسلمان جهان بحساب می آمدند. در آن مقاله بدرستی ذکر شد که امام هیچگاه از میدان جنگ و شهادت در راه اسلام و در راه دفاع از آرمانهایش هراس نداشتند و پیامش به جوانان این بود که همیشه برای جهاد و دفاع از اسلام آماده باشید و اجازه دست درازی به دشمنان داده نشود. امام در عین حال بسیار صلح طلب بودند و در واقع به دور از جنگی ناعادلانه و یا پیش دستانه، به هیچوجه مایل به دامن زدن به تنشهای منطقهای نبودند. امام راحل بر این باور بودند که مهمترین هدف انبیای الهی و یکی از اهداف دین مبین اسلام برقراری عدالت و صلح جهانی است. یکی از مسائل مهم برای رسیدن به توسعه همه جانبه ضرورت و لزوم صلح و آرامش در جهان است چرا که در صورت جنگ و ناامنی و فقدان صلح، منابع مادی و نیروی انسانی تباه می گردد. امام خامنهای نیز طبق همین فلسفه و جهان بینی سکان هدایت انقلاب را پس از رحلت امام خمینی (ره) به دست گرفتند.
در کنار رهبری امام، اتحاد و یکپارچگی مردم نیز نکته آموزنده دیگری یود که از ۸ سال دفاع مقدس به ارث ببریم. امروز باید بدانیم که در دوران دفاع مقدس تجلی وحدت و انسجام بین مردم و مسئولان بود که باعث موفقیتمان شد و با اتحاد و یکدلی میتوانیم به اهدافمان برسیم. در آن دوران همه مردم از پیرو جوان و از هر قومیت و زبان و لهجهای برای حفظ کشور با هم متحد شدند. اما آیا امروز و در نسل کنونی این اتحاد وجود دارد؟ اگر جنگی پیش بگیرد آیا مردم باز هم پشت سر نظام خواهند ایستاد؟ نگرانی بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی کشور در وضعیت کنونی کشور همین امر است. یکی دیگر از نکات شاخص دوران دفاع مقدس حضور پررنگ روحانیت در فرماندهی جنگ بود. از شخص مقام معظم رهبری گرفته تا ایتالله هاشمی رفسنجانی و دکتر روحانی که در آن زمان در متن تصمیمگیریهای جنگ و فرماندهی آن بودند. امروز این حضور به مراتب کمرنگتر شده و جایگاه روحانیت در این تصمیمگیریها خالی به نظر می رسد.
اگر از دوران دفاع مقدس و آن سالهای سخت جنگ تحمیلی درس گرفته باشیم باید مراقب باشیم تا با اعتماد به درایت و هوش سیاسی رهبرمان که برگرفته از فلسفه و جهان بینی اسلامی امام خمینی (ره) است برای حفظ اتحاد و یکپارچگی میان مردم و نظام تلاش کنیم. باید به یاد داشته باشیم که اگر نقشههای پلید صدام را خنثی کردیم به خاطر این بود که ملت و نظام یکدل و همصدا بودند و بخصوص در این روزها که احتمال وقوع جنگ در منطقه بالا گرفته است درسهایی که از دفاع مقدس گرفتیم را باید سرلوحه اقدامات و تصمیمات خود قرار دهیم.
در پایان باید یادآور شویم که واقع بینی مهم است و نباید در خصوص وقایع زیاده گویی کرد. برخی مدعی شدند که ما در دوران دفاع مقدس بر ۸۰ کشور پیروز شدیم. شاید درست باشد و احساس خوبینیز به ما دست دهد اما در کنار آن باید بدانیم که بر اساس گزارش سازمان ملل خسارات مستقیم به ایران ۹۷ میلیارد دلار برآورد شده است. این رقم یکدهم خسارات ۱۰۰۰ میلیارد دلاری است که کارشناسان و مسئولان وقت کشورمان تخمین زده بودند. برکت جنگ آنگونه که امام راحل فرمودند برای ثبات سیاسی نظام و تثبیت جمهوری اسلامی ایران یک برکت بود اما نمی توان خسارات سنگین اقتصادی جنگ و تاثیرات روحی و روانی آن را از دیده دور داشت. هنوز بعد از سی و یک سال از پایان جنگ وضعیت بهداشت و درمان و خدمات به خانوادههای شهدا و ایثارگران با چالشهای جدی مواجه است.