همزمان با فرا رسیدن هفته اول مردادماه، واجب دانستیم تا یادی کنیم از عملیات مرصاد که به طور حتم یکی از حیاتیترین عملیاتهای نظامی بود که به گفته برخی تحلیلگران حتی در نجات کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی نقش بسزایی داشت. عملیات مرصاد ۳۱ سال پیش و فقط پس از چند روز از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ انجام گرفت. در حالی که دلاورمردان و جوانان این مرزوبوم ۸ سال در مقابله با رژیم بعثی بارها در عملیاتهای مختلف نظامی طعم پیروزیها و شکستهای متعدد را چشیده بودند بسیاری به مرصاد به چشم عملیاتی نگاه میکنند که اگر هوشیاری رزمندگان اسلام و مردم همیشه در صحنه کرمانشاه نبود چه بسا منافقین به تهران هم میرسیدند. پس از گذشت نزدیک به چهار دهه، جوانان آنروزها و کهنسالان امروز همچنان عملیات مرصاد را یکی از مهمترین عملیاتهای نظامی تاریخ کشورمان میدانند. آنروزها دلاورانی مانند شهید سرتیپ صیاد شیرازی با فرماندهی نیروهای نظامی ما و اتحاد و همبستگی نیروهای ارتش و سپاه موفق به پیروزی بر نیروهای منافقین شدند. اما امروز ما باید از خود بپرسیم آیا درسهایی را که باید از عملیات مرصاد و نحوه برخورد رزمندگان شجاع و شهادت طلبمان گرفته باشیم واقعا گرفتهایم؟ عملیات مرصاد بجز رشادت و دلاوری مردم جنگ زده و رزمندگان اسلام چه چیزهای دیگری به ما آموخت؟ مرور گفتهها و خاطرات آن عملیات و به طور کلی آن مقطع زمانی میتواند راهگشای حل مشکلات کنونی کشور بوده و چه بسا بسیار فراتر از آموزههای نظامی باشد.
پیروزی در عملیات مرصاد را مدیون فداکاریهای هزاران تن از عزیزان این مرز و بوم هستیم ولی نمی توان فرماندهی هوشمندانه شهید صیاد شیرازی را نادیده گرفت. هماهنگی که شهید صیاد شیرازی میان ارتش و سپاه ایجاد کرد از عوامل کلیدی در موفقیت عملیات مرصاد بود. در واقع بر اساس گفتههای همرزمان شهید صیاد شیرازی، آن بزرگوار همواره بر ضرورت یک فرمانده واحد برای جنگیدن معتقد بود.
صیاد شیرازی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش ماجرای ورود منافقین و مطلع شدن از حمله آنها را اینگونه تعریف میکند: «… یک دفعه ساعت هشت و نیم شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند: دشمن از سرپل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت به جلو می آید. همین جورى سرش را انداخته پایین میاید. من گفتم: کدام دشمن؟! اگر تنها از یک محور میآید، پس چه جور دشمنی است؟! گفتند: نمیدانیم. گفتند: همین طور آمده الان هم به کرند رسید و کرند را هم گرفتند. چون بعد از پاتاق، میشود کرند، بعد از کرند، میشود اسلامآباد غرب و سپس نیز میآیند به کرمانشاه. گفتم: این چه جور دشمنى است؟ گفتند: ما هیچى نمیدانیم.» ماجرا از این قرار بود که دقیقا شش روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، در ساعات آغازین بعدازظهر روز سوم مرداد سال ۶۷ منافقین و ارتش عراق به تصور اینکه اوضاع داخلی ایران نابسامان است، عملیات مشترک خود را با هجوم زمینی از مسیر سرپل ذهاب و از جنوب گردنه پاتاق (نزدیکی سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند پیشروی کردند. حدود ساعت ۱۸:۳۰ اولین تانکهای عراقی با آرم منافقین وارد شهر شدند و پس از تصرف کرند، حرکت خود را به سمت اسلامآباد غرب آغاز و به محض رسیدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و هم چنین تیراندازی و آشفته نمودن اوضاع کردند، اما با وجود این، این پایان کار نبود.
نیروهای زمینی و نیروی هوایی ارتش با کمک سپاه به فاصله کمی خود را به کرمانشاه رساندند و ابتدا با بمباران هوایی نیروهای هوایی و سپس تیزهوشی نیروی زمینی و سپاه نه تنها این تجاوز بیشرمانه را سرکوب کردند بلکه تعداد زیادی از منافقین را به هلاکت رسانده و تمام تجهیزات نظامی آنها را همراه با نقشههای شومشان نابود کردند. یکی از دلایل موفقیت و عکس العمل سریع و هوشمندانه رزمندگان ما که البته با کمک نبروهای مردمی در منطقه صورت گرفت تعامل مثال زدنی ارتش و سپاه بود. تعاملی که متاسفانه در سالهای اخیر چندان دیده نشده و حتی میتوان گفت عدم این تعامل ارتش را به انزوا کشانده.
امیر سرتیپ دوم خلبان ابراهیم محمدزاده عضو هیئت جنگ هوانیروز در مصاحبهای که در سال ۹۶ با خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان انجام داده بود، گفت «دشمن از نظر عملیات نظامی و اطلاعاتی هیچ برآوردی از این عملیات نداشت و محکوم به شکست شد.» وی درباره هم افزایی ارتش و سپاه در نبرد با منافقین نیز گفت تعامل بین نیروها بسیار عالی و هماهنگ بود. نیروهای ارتش و سپاه پاسداران با همکاری مستقیم با یکدیگر مأموریت خود را به خوبی انجام دادند. این طرحهای عملیاتی برای آتش و هلی بورد بالگردهای کبرا با هماهنگی قرارگاههای ارتش و سپاه انجام گرفت و با موفقیت کامل به پایان رسید.
از مرصاد یاد گرفتیم که اگر اتحاد خود را حفظ کنیم هیچ دشمنی جلودارمان نیست. همانطور که مشاور فرمانده کل سپاه حمیدرضا مقدمفر در مصاحبهای با خبرآنلاین گفت ارتش و سپاه از دو ماهیت مختلف برخوردارند و بعضاً ماموریتهای متفاوتی را به عهده میگیرند اما به معنای واقعی کلمه با یکدیگر برادرند و بر سر «ارزش» مجموعه این ماموریتها با یکدیگر متفقند. مرصاد دقیقا این مهم را به ما یادآوری کرد. امری که امروز باید قابل توجه سیاستمداران هم قرار بگیرد تا دشمنان نظام نتوانند هیچگونه شکافی در جامعه ایجاد کنند. مسئلهای که باید در عرصه سیاست هم به اجرا بگذاریم و تلاش کنیم با وجود تمام اختلافات سیاسی و حزبی درونی، باید در راستای پیروی از رهنمودهای امام خامنهای و منافع نظام در مقابله با دشمنان متحد و یکدل عمل کنیم.