از چندی پیش زمزمههایی درباره پیوستن نیروهای حشدالشعبی به ارتش عراق به گوش می رسید. برادران حشدالشعبی در سالهای اخیر با همکاری سپاه پاسداران و دیگر گروهای شیعه در مقابل تروریستهای تکفیری به مبارزه پرداختهاند و فداکاریهای زیادی از خود نشان دادهاند. رابطه نیروهای حشدالشعبی با ما بسیار نزدیک بوده و حتی پس از جاری شدن سیل در هفتههای آغازین امسال، به کمک آسیب دیدگان شتافتند که البته متاسفانه از سوی برخی از رسانهها مورد انتقاد قرار گرفتند.
حشدالشعبی یکی از ارزشمندترین نیروهایی بوده که طی سالهای اخیر در خط اول مقاومت قرار داشته و اعضای این گروه فداکارهای زیادی کردهاند. در همین راستا و با توجه به منافع نظامی و استراتژیک داخلی و نیز محور مقاومت، عواقب احتمالی پیوستن این گروه شیعه به ارتش عراق را باید بخوبی بررسی کرد. سوالی که مطرح است این است که با پیوستن حشدالشعبی به ارتش عراق تا چه حد منافع نظامی کشورمان در منطقه و همچنین منافع خود این گروه شبهنظامی به خطر خواهد افتاد؟
برخی از ناظران معتقدند که برغم نزدیکی حشدالشعبی و نیروهای سپاه، نهایتا به علل مختلف جغرافیایی و ملیتی، پیوستن حشدالشعبی به بدنه اصلی نیروهای مسلح عراق مآلاً اتفاق خواهد افتاد و مقابله با این روند به ضرر هر دو طرف است و قرار هم نبوده که حشدالشعبی در درازمدت نیرویی مستقل باقی بماند. در مقابل، برخی هم بر استقلال حشدالشعبی تاکید دارند.
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، حشدالشعبی که از آنها به عنوان بسیج عراق نبز یاد می شود، از نیروهای داوطلب شبهنظامی هستند که در سال ۲۰۱۴ پس از حمله داعش به مناطقی از عراق و با فتوای آیتالله سیستانی شکل گرفته و در قالب یک سازمان شبهنظامی به دفاع از این کشور پرداخت. نکته حائز اهمیت اما این است که این مجموعه از حدود ۴۰ زیر گروه تشکیل شده که عمدتاً گروههای شیعه و همسو با کشورمان هستند. البته این گروه از نیروهای سنی مذهب، مسیحی و ایزدی نیز بهره می برد. مهمترین گروه های تشکیل دهنده حشدالشعبی که برخی از آنها با سپاه و نیروهای ما روابط نزدیک تری دارند سازمان بدر، عصائب اهل الحق، کتائب حزبالله، سرایا السلام، مقاومت اسلامى نُجَباء، سرایا الجهاد، کتائب سیدالشهداء، لواء علی الأکبر، سرایا العتبات و سرایا الخراسانی، هستند.
به هر صورت عادل عبدالمهدی، نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در تاریخ ۱۰ تیر ۹۸ طی یک فرمان ۱۰ بندی، دستورات ویژهای را درباره سازمان حشدالشعبی صادر کرد که در آن آمده است: با توجه به اقتضای منافع عمومی و با استناد به اختیارات محوله به فرمانده کل نیروهای مسلح به موجب قانون اساسی و اعتقاد و ایمان به نقش بزرگ مبارزان حشدالشعبی و ضمانت تحکیم این نیروها در سطح داخلی و خارجی و رعایت کارکرد صحیح آنان، تصمیماتی اتخاذ می شود. نکته جالب اینجاست که پس از اعلان این خبر، روزنامه آمریکایی نیوزویک در تحلیلی از تحولات عراق، پیوستن حشدالشعبی به ارتش عراق را یک تهدید جدی برای پایان دادن به حضور ۱۵ ساله ارتش آمریکا در عراق ارزیابی کرد.
در همین حال برخی معتقدند که ادغام حشدالشعبی در ارتش عراق از یک بعد اجازه تاثیرگذاری بیشتر ما به داخل نهادهای نظامی عراق را میدهد ولی از سوی دیگر، امکان همکاریها و هماهنگ سازیهای ما با این گروه را کاهش می دهد که البته این موضوع در مقایسه با منافع پیوستن به ارتش عراق قابل اعماض است.
البته رابطه برخی از گروههای حشدالشعبی با ما پیچیده تر از ظاهری است که در خبرها منعکس می شود. برخی خبرها حاکیست که عدهای از فرماندهان این گروهها در ماههای گذشته اختلافاتی با نیروهای سپاه داشتهاند و برای تامین و حفظ امنیت و اهداف خود و از همه مهمتر محبوبیتشان میان شیعان عراق بیشتر تصمیمات درون-سازمانی میگیرند و از این زاویه منافع محور مقاومت را تعریف می کنند. برخی از این گروها که متاسفانه بنظر تحت تاثیر نفوذ غرب گراهای درون حکومت عراق قرار گرفتهاند معتقدند منافعشان با ایران همخوانی ندارد و حتی گزارش شده در برخی موارد خارج از دستورات فرماندههان سپاه دست به عملیاتهایی زدهاند که منافع ما را در منطقه به خطر انداختهاند.
در همین راستا سخنان حضرت آیتالله سیستانی که فرمودهاند نیروهای شیعه فعال در عراق باید منافع ملی عراق را در اولویت قرار دهند نیز شایان توجه است. گروههایی مانند مقاومت اسلامى نُجَباء باید منافع محور مقاومت را در قالب منافع ملی عراق تعریف کنند و از همین رو منطقا جدایی سازمانی این گروهها از نیروهای ایرانی طبیعی به نظر می رسد. در ضمن بحثها و حاشیههایی هم در میان این گروهها بوده که تبعیضهایی نسبت به آنها شده و با توجه که نهایتا این نیروها در عراق هستند، تبعات عملیاتهای مشترک در عراق را این نیروها باید متحمل شوند. به هر حال ما باید این واقعیت را بپذیریم که ما در این سوی مرز نشستهایم به قول معروف نمی توانیم از خارج گود برای این گروهها تعیین تکلیف کنیم.