پایان تیر ماه سی و یکمین سالگرد پذیریش قطعنامه ۵۹۸ و پایان ۸ سال جنگ تحمیلی است. این درحالی است که این روزها باز هم زمزمههای جنگ و تقابل نظامی بگوش میرسد و شرایط کنونی کشور هم اگر پیچیده تر از زمان جتگ نباشد، ساده تر نیست. در این مقطع باید از خود بپرسیم چه درسهایی از ۸ سال دفاع مقدس و پذیرش صلح در آن زمان گرفتیم و آیا میتوانیم از آموختههای خود در شرایط کنونی استفاده کنیم؟
جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهمترین مقابلههای نظامی دوران معاصر قلمداد میشود که در دهه ۸۰ میلادی منافع تقریباً تمام کشورهای جهان را تحت تاتیر قرار داد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ از دید غربیها مشخص شده بود که پیروزی ایران موجب برهمخوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد و به همین دلیل ابرقدرتها کوشیدند تا با تجهیز و تقویت ارتش صدام مانع فروپاشی حکومت رژیم بعث شوند و خاتمه صحنه نبرد را به سویی ببرند که یا عراق پیروز شود، یا هیچ کدام از دو طرف پیروز نباشند. در این میان بارها با ماینجیگری کشورهای منطقه صحبت از برقراری صلح و اتمام جنگ شد که هربار فرماندهان جنگ با وجود اینکه خود امام علاقه ای به کشور گشایی و ورود به مرزهای عراق نداشتند، امام را متقاعد به ادامه جنگ میکردند.
بحث اختلاف نظرها میان فرماندهان ارتش و سپاه بر سر ادامه دادن به جنگ و یا خاتمه دادن به آن بارها به شکلی جامع در رسانهها پوشش داده شده و فرماندهان دوران جنگ تحملی و نیز تاریخنویسان یادداشتهای زیادی در این مورد به چاپ رسانده اند. اما شاید موضوعی که خیلی مورد توجه قرار نگرفته است این است که با وجود اینکه امام میخواستند صدام و بعثیها تنبیه شوند و خسارات مربوط به جنگ را بپردازند، نهایتا مصلحت نظام و کشور را درنظر گرفتند هرچند سختی این تصمیم را به نوشیدن جام زهر تعبیر کردند ولی با دوراندییشی سیاسی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند.
سردار حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه در ارتباط با شرایط جنگ در آن مقطع میگوید: «اگر قطعنامه را نمیپذیرفتیم، عراقیها تا این طرف جاده اهواز خرمشهر و تا نزدیکی رودخانه کارون آمده بودند. بعضی از فرماندههان لشکرها و تیپهای سپاه به صورت تک ور میجنگیدند و آرپیجی به سمت تانکهای عراقی شلیک میکردند.» امام خمینی (ره) وقتی متوجه شدند که وضعیت و شرایط جبههها به گونه ای است که جنگیدن به ضرر ماست، این تصمیم بزرگ را گرفتند که نجنگیم و همین تصمیم درست، ما را نهایتا پیروز میدان کرد. به عبارت دیگر ما در آن مقطع زمانی با “نجنگیدن” بر ارتش بعثی عراق و صدام حسین پیروز شدیم. این تصمیم بزرگ و به موقع، ایران را موفق کرد.
در آن زمان کسانی بودند که بدون در نظر گرفتن واقعیات سیاسی و اقتصادی و تنها با اتکا به شور و شوق جوانان مخلص می خواستند که جنگ را ادامه دهند. امام به سخنان این گروه گوش دادند ولی در نهایت با واقع نگری و مصلحت اندیشی، توصیههای آنان را نپذیرفتند. این تقابل تدبیر و آرمانگرایی کور، تقابلی است که ما در دورههای مختلف تاریخ چهل ساله انقلاب با آن روبرو بوده ایم و اکنون نیز شاهد این تقابل هستیم. امروز هم عده ای از لزوم دفاع کشور فراتر می روند و عملا خواهان آغاز تقابل نظامی هستند. آنروزها نیز عده ای بودند که به هر قیمتی میخواستند جنگ ادامه پیدا کند جنگی که به گفته برخی تاریخنویسان حدود یک میلیون خسارات جانی و میلیاردها دلار خسارت مالی برای طرفین به جا گذاشت و در صورت ادامه آن میتوانست عواقب بسیار جبران ناپذیر دیگری نیز داشته باشد. به گفته برخی از سیاستمدارن آن دوران نیمی از بودجه کل کشور خرج هزینههای جنگ میشد.
سال گذشته ما نیز در مقاله ای با عنوان نوشیدن جام زهر توسط امام (ره) الگویی برای همه نسلها به همین موضوع اشاره کردیم. این اصل که بعضا جا دارد برای مصالح نظام و انقلاب تصمیمات سختی گرفته شود. در آن مقطع امام خمینی حاضر شدند به رغم تعلق خاطر به ادامه مبارزه و نابودی کامل رژیم بعثی، مطلحت نظام و ملت را در اولویت قرار داده و در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در واقع نوعی نرمش قهرمانانه از خود نشان دادند. امام خمینی با وجود یک سری مخالفتها و تندرویهای اطرافیان خود به عنوان پدر معنوی ملت، بخوبی به این مسئله واقف بودند که برای ادامه راه انقلاب اسلامی باید انعطاف پذیر بود و مذاکره با قدرتهای خارجی در شرایطی که به نفع مصلحت کشور و نظام باشد هیچ ایرادی ندارد همانطور که مقام معظم رهبری با بحث نرمش قهرمانانه نمونهای از درایت و قدرت سیاسی خود را در طی سالهای اخیر نشان داده اند.
جنگ هزینه دارد و چه بسا خسارات جانی آن بسیار بیشتر از میلیاردها دلار هزینه مالی آن است. در شرایط اقتصادی کنونی امام خامنه ای بخوبی شرایط را درک کرده اند و تاکید داشته اند که جنگی در نخواهد گرفت. با وجود اینکه از باب قابلیتهای نظامی در شرایط مطلوبی قرار داریم، و هیچ ترسی از هیچ دشمنی نداریم، شرایط کنونی کشور بخصوص از نظر اقتصادی مناسب ورود به یک جنگ تمام عیار نیست. درسی که امام خمینی (ره) با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به ما دادند این بوده و است که کی باید جنگید و کی باید صلح کرد و پای میز مذاکره رفت.