برای بسیاری از ما ایرانیها سید مرتضی آوینی نامی است که یادآور ۸ سال دفاع مقدس است. وی چهره متفاوتی از جنگ را به ما نشان داد. امروز کمتر کسی مستند «روایت فتح» را نمیشناسد و نام شهید مرتضی آوینی به نمادی از فرهنگ جبهه و جنگ تبدیل شده. ولی شاید همه ندانند که وقتی آوینی زنده بود، از گزند تنگ نظریها و انتقادهای به اصطلاح خودیها در امان نبود. نگاهی به زندگی شهید آوینی و اجحافهایی که در حق ایشان شد باید درسی باشد برای ما تا برخوردی منصفانهتر با خودیهایمان داشته باشیم و دایره دوستان را تنگ نکنیم.
در آنروزها گزارشهای خبری و تحلیلی مربوط به جنگ تحمیلی بطور کامل در صدا و سیما پوشش داده میشد و خبرهای مربوط به تعداد شهدا و زخمیهای رزمندگان غیور اسلام و به هلاکت رسیدن عراقیها سرخط اخبار بود. در این میان اما مستند روایت فتح طنین متفاوتی داشت. روایت فتح نگاهی عرفانی و روحانی اما در عین حال واقعه گرانه به جبهههای جنگ داشت. مرتضی آوینی که در سالهای نوجوانی و جوانی با نام کامران شناخته میشد چند سال پس از پایان جنگ و در حالی که بدنبال پیدا کردن محل مناسب برای فیلمبرداری اثری جدید بود همراه یکی از همکارانش بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. امام خامنهای با شرکت در مراسم تشییع جنازه مرتضی ایشان را «سید شهیدان اهل قلم» نامیدند.
مرتضی از سال ۱۳۵۸ تا روز شهادتش بیش از یکصد فیلم ساخت که از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: مجموعه«خان گزیدهها»، مجموعه «شش روز در ترکمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه «حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی (بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» – نزدیک به هفتاد قسمت. شهید مرتضی آوینی در چهارده قسمت اول از مجموعه «سراب» نیز مشاور هنری و سرپرست مونتاژ بود. امروز و با گذشت ۲۶ سال از شهادت وی برای گرامیداشت این عزیز نام او بروی ساختمانها و موسسات مختلفی درج شده است و فیلمهای ساخته شده او با گذشت نزدیک به سی سال همچنان یادآور روزهای سخت جنگ و رشادتهای جوانان شهیدپرور کشورمان مقابل نیروهای بعثی است.
یکی از بحثها و حواشی که در مورد زندگی شهید آوینی مطرح است، مخالفتها و تنگ نظریهای برخی با رویکرد ایشان بود. برای مثال آوینی در طی حیاتش بارها از سوی روزنامه کیهان مورد انتقاد قرار گرفت در حالی که از سوی صدا و سیما نیز برای مدتی ممنوع الصدا شده بود که در آن زمان توسط برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی مدیریت میشد.
بسیاری تلاش کرده و می کنند که شهید آوینی را به گروه خاصی مرتبط کنند ولی آن شهید بزرگوار همیشه از وابستگی گروهی و حزبی دوری می کرد. به نظر بسیاری از نزدیکانش نیز مرتضی یا کامران آوینی به هیچ حزبی تعلق نداشت و فقط خدمتگذار نظام و کشورش بود. او یک شاعر، فیلسوف، موسیقی دان، و نویسنده و فیلمساز بود که از دوران نوجوانی به گفته خودش یاد گرفته بود که از سیاست پرهیز کند. او عاشق شهادت بود و آرزویش شهید شدن در دوران دفاع مقدس بود.
مرتضی آوینی در سالهای پس از اتمام جنگ مرتبا از سوی جناحهای مختلف سیاسی مورد انتقاد قرار میگرفت و متهم به نداشتن قابلیتهای لازم برای سردبیری مجله سوره میشد. برخی نیز آخرین کار مستند وی را که به نام «شهر خدا» تهیه شده بود به باد انتقاد گرفته و آن را متهم به منعکس نکردن روحیه واقعی رزمندگان خط مقدم کرده بودند. اما آوینی به این حرفها توجهی نمیکرد چون بر خلاف بسیاری از منتقدانش، مرتضی آوینی مردم گرا بود و نه عوامگرا.
مانند بسیاری دیگر تنها پس از شهادتش بود که جامعه هنری و سیاسی کشور با هم یکدل و همسو شدند تا یاد و خاطره وی زنده بماند. تنها پس از شهادتش بود که دیگر انتقادهای بی مورد جناحی از وی پایان گرفت و رشادتها و فداکاریهای وی در راستای جاودانه کردن لحظات جنگ مورد ستایش قرار گرفت. جا دارد این مطلب را با سخنانی از خود مرتضی به اتمام برسانیم: «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند».