پس از انتشار مقاله «سیاست صبر» چند پیام از تنی چند از مخاطبین ایثارگر خود دریافت کردیم که تصمیم به انتشار یکی از آنها گرفتبم. ما به عنوان صدای مدافعان هدفی جز انعکاس نظرات، درد و دلها و پیشنهادات ایثارگران و جانبازان نداریم و در این راستا از مشارکت تمام عزیزان استقبال مبکنبم.
مطلبی که که در ذیل میخوانید توسط یک جانباز دوران جنگ تحمیلی نوشته شده است.
محمد حسین ش. هستم اهل شهرستان ملارد و متولد سال ۱۳۴۱. الان که چند وقتی است دوباره صدای جنگ و جنگ طلبان بلند شده لازم دیدم این نامه را بنویسم و به عزیزانی که دوران دفاع مقدس را درک نکردند مطالبی را عرض کنم. برای کسی مثل بنده که بدون هیچ چشم داشتی برای دفاع از کشورم و دفاع از اعتقاد قلبیم که همیشه به امام خمینی در آن سالها داشتم و همچنان دارم، به نبرد حق علیه باطل رفته و شاهد شهادت بسیاری از دوستان خود بوده، راحت نیست که از یک جنگ دیگری که معلوم نیست به چه شکل خاتمه خواهد یافت سخن بگوید. بگذارید کمی از مصائب خود بگویم:
از ۵۷ سال عمری که از خدا گرفتم، دو سال و نیم از آن را سعادت حضور در جبهههای جنگ تحمیلی داشتم. بنده در عملیاتهای بدر خیبر و الفجر ۸ شرکت داشتم. از جنگ که بازگشتم با توجه به جانبازی ۲۵ درصدی که داشتم و به کمک بنیاد شهید موفق به ورود به دانشگاه و اخذ مدرک کارشناسی شدم و سپس در یکی از شرکتهای زیر مجموعه سپاه مشغول به کار شدم. متاسفانه سال به سال وضعیت جانبازی من تشدید پیدا کرد و با وجود افزایش درصد جانبازی، این موضوع مورد تایید بنیاد قرار نگرفت. تضعیف شرایط فیزیکی، نیازهای پزشکی و درمانیم روز به روز بیشتر شده و دسترسی به داروهای مورد نیازم سخت تر.
دارای دو فرزند پسر هستم که یکی از آنها بیکار است و دیگری با وجود داشتن مدرک کارشناسی ارشد در یک مغازه مشغول فروش وسائل الکترونیکی است. من هنگامی که به جبهه رفتم بیست و یک سال بیشتر نداشتم و برای دفاع از کشورم رفتم. این را هم بگویم که در خانوادهای مذهبی رشد کردهام و با وجود اینکه ظاهرا شاید خیلی مذهبی به نظر نرسم، هیچگاه نمازم ترک نشده و حتی در بدترین شرایط زندگی ایمان و اعتقاد خود را زیر سوال نبردهام. همیشه آروزی شهدات داشتهام ولی اکنون واقعا افسوس می خورم که چرا از همرزمان شهیدیم جا ماندم. افتخار خواهم کرد که فرزندانم در راه اسلام و ایران شهید شوند ولی به هیچ وجه نمی خواهم که در جنگی قابل پیشگیری وارد شوند و یا به سرنوشت سی ساله بنده دچار شوند. این نه حق من بود و نه حق دیگر همسنگرانی که اکنون سالهاست یا خانه نشین شدهاند و یا با دشواریهای غیر قابل تصور روبرو هستند.
در این سالهای آخر سختیهای بسیاری را تحمل کردهام و سال به سال حمایتهای بنیاد شهید کمتر و کمتر شده و حتی شرکت بیمه هم دیگر پاسخگوی مخارج درمانی من نیست. این فقط گلایه بنده نیست و اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد در و دل ایثارگران و خانوادههایشان بسیار است.
جنگ ما با بعثیها، به معنی واقعی کلمه یک جنگ تحمیلی بود که با رهبری امام خمینی مدیریت شد. تقریبا چهل سال از روزهای آغاز جنگ تحمیلی گذشته و الان ما در دوران دیگری هستم. ظلمها و بیمهریهایی که این روزها ایثارگران تجربه می کنند خود نشانه بسیار روشنی است که دوران عوض شده و ما دیگر آن ملت چهل سال پیش نیستیم. بنده نگران نسل جوان و آینده کشور هستم که اگر درگیر یک جنگ خونین دیگر بشوند و به وضعیت بنده و امثال بنده دچار شوند، آنوقت با چه ظلمها و بیمهریهای بیشتری مواجه خواهند شده؟ بنیاد از پس حمایت از نسل ایثارگر ما بر نمی آید چه برسد به نسل جدیدی از ایثارگران و جانبازانی که معلوم نیست به چه سرنوشتی دچار خواهند شد.
رهبری تاکید کردهاند که جنگ نخواهد شد و مطمئنا ایشان نیز مثل بقیه دلسوزان کشور خواهان جنگ نیستند ولی متاسفانه از گوشه و کنار صداهای جنگ طلبان به گوش می رسد. نسل ما به طور تحمیلی وارد جنگ شد ولی ما جنگ طلب نبودیم. ولی الان این صداهایی که به گوش می رسد یا از سر نادانی نسبت به عواقب تاریک جنگ است و یا ناشی از منافع شخصی.
به عنوان فردی که تا پای جان برای کشورش جنگیده و سالهاست که درد میکشد و بعضی روزها واقعا آرزوی مرگ میکند، از شما میخواهم که به جوانترها نصیحت کنید تا در مقابل حس جنگ طلبی برخی عناصر مقاومت کنند و نگذارند جنگی دیگر اتفاق بیافتد. جنگ عواقب و پیامدهایی دارد که تا آن را تجربه نکرده باشی، واقع به عمق فاجعه پی نمی بری. در ضمن یادمان باشد که هر کسی لیاقت شهادت ندارد و خیلیها با قطع عضو و مشکلات روحی روانی پیچیدهای از جنگ بر میگردد و متاسفانه جامعه هم نمی تواند به وظیفه خود در قبال جانبازان عمل کند. در حال حاضر بنیاد شهید و نیروهای مسلح حتی توانایی رسیدگی به چند هزار ایثارگر و جانبازان دوران دفاع مقدس را نیز ندارند چه برسد که با آغاز جنگی دیگر که هزاران هزار جانباز دیگر به جمع ایثارگران اضافه کرد.
امیدوارم شما به هرشکل که صلاح میدانید مطالب من را انعکاس دهید. درد و دلهای من فقط از روی گله مندی نیست. به امبد بهبود شرایط و آیندهای بهتر برای ایران اسلامی.