در رشته کاری من، و بطور کلی در حوزه روانپزشکی و روان درمانی، این امر طبیعی است که برخی از مراجعان نه به خاطر مسائل و مشکلات روحی و روانی خود، بلکه برای کسب اطلاعات و ابراز نگرانی در مورد مشکلات روحی فرزندان و پدر و مادر و اعضای خانواده خود به مطب مراجعه میکنند. از آنجا که درصد قابل توجهی از مراجعان من، از قشر ایثارگران و جانبازان و خانوادههای این عزیزان هستند، به طور طبیعی بزرگترین چالش این دسته از مراجعه کنندگان مربوط به بیماریهایی میشود که ارتباط مستقیم با شرایط جنگی، پی تی اس تی (اختلال استرسی پس از آسیب روانی یا اختلال تنشزای پس از رویداد) و یا مشکلات ناشی از خانه نشینی و جانبازی – منجمله افسردگی – دارند.
مهمترین سوالی که از من پرسیده میشود این است که چگونه باید در برخورد با یکی از اعضای خانواده که بدلیل جانبازی و یا مشکلات روان تنی، با افسردگی روبرو است، رفتار کرد؟ در وهله اول سوال بسیاری از مراجعه کنندگان این است که چگونه باید عزیزانشان که از مشکلاتی همچون افسردگی و یا پی تی اس تی رنج میبرند را راضی کرد که به متخصص اعصاب و روان مراجعه کنند و سپس اینکه با تابوی موجود در جامعه در مورد مشکلات روحی روانی چگونه باید کنار آمد؟
تشخیص افسردگی موضوع پیچیدهای است، چرا که گاهی دورههای افسردگی بخشی از اختلال دوقطبی یا سایر بیماریهای روانی محسوب میشوند. اما اینکه فرد افسرده علائم خود را چگونه توصیف میکند، اغلب اوقات ریشه فرهنگی دارد. در جوامع غربی، مبتلایان به افسردگی معمولا درباره حالات یا احساساتشان حرف میزنند. اما به هر حال در کشور ما و به طور کلی در جوامع شرقی، معمولا به دردهای جسمی اشاره میشود که بسیاری از موارد ریشه در بیماریهای روحی روانی دارد.
آمارها در ایران حاکی از شیوع روزافزون افسردگی در کشور است و بخصوص میان جانبازان و ایثارگران این بیماری درصد بالاتری دارد. به گفته وزیر بهداشت به نقل از همشهری آنلاین، بیش از ۱۲ درصد مردم ایران افسرده هستند. برخی افراد در طول زندگی شاید فقط یکبار به این وضعیت دچار شوند، در حالی که افسردگی برای بسیاری دیگر یک وضعیت تکرارشونده و همیشگی است. هر دوره این بیماری در صورت عدم درمان ممکن است چند ماه تا چند سال ادامه پیدا کند. افراد مبتلا به افسردگی حاد حتی احتمال دارد به درجهای از ناامیدی برسند که دست به خودکشی بزنند. این در حالی است که شناخت علائم افسردگی نقش به سزایی در پیشگیری از افزایش و وخامت این بیماری دارد. این امر را همین دو هفته پیش در خودکشی پسر شهیدی که خود را در مقابل بنیاد شهید به آتش کشاند مشاهده کردیم.
موردی که بیشتر از خانوادههای جانبازان و ایثارگران میشنویم مربوط به تجربه تروما یا ضربه روحی در سنین کودکی و نوجوانی است که میتواند منجر به تغییرات درازمدت در نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس شود. به دلیل این تغییرات مغزی، احتمال بروز افسردگی در افرادی که سابقه تروما در مناطق جنگی را دارند، بیشتر است. دیگر عامل افسردگی میان ایثارگران و جانبازان جامعه ما وضعیت و شرایط زندگی و موقعیت مالی آنهاست که متاسفانه از میان آسیب پذیرترین قشرهای جامعه در شرایط بد اقتصادی کنونی هستند.
دست اندرکاران سایت صدای مدافعان قصد دارند تا با کمک بنده و تعدادی از همکارانم بتوانند در مورد مسائل و مشکلات روحی-روانی میان ایثارگران و جانبازان و خانوادههای شهدا کمی آگاهی سازی کنند تا این عزیزان و خانوادههای آنها با آشنایی بیشتر با معضلات روانی بتوانند زندگی بهتر و آرامتری برای جانبازان و ایثارگران که اکثرا میان سال و کهن سال شدهاند، مهیا کنند. ما نیز همیشه برای پاسخ دادن به سوالات شما آمادگی داریم و تا جایی که بتوانیم مایلیم پاسخگوی سوالات شما باشیم. لطفا به بخش سلامت روان سایت صدای مدافعان مراجعه کنید و سوالات خود را به tamaas@sedayemodafean.org ارسال نمایید.
دکتر نور، متخصص اعصاب و روان