وقتی که مادر حسین فهمیده خبر شهادت پسر بچه نوجوانی را از رادیو شنید به همسرش گفت که به دلم افتاد این بچه ۱۳ ساله حسین من بود. پدر حسین در پاسخ گفت که خانم این چه حرفی است، این جوان در خرمشهر شهید شده، حسین آنجا نیست. من اگر چنین پسری داشتم خدا را شکر میکردم… این پدر و مادر نمی دانستند که پسرشان نه تنها مایه افتخار آنها، بلکه مایه افتخار یک ملت خواهد شد. چند ماه بعد امام خمینی (ره) در مورد همین نوجوان ۱۳ ساله فرمودند: «رهبر ما آن طفل سیزدهسالهای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید». شهید فهمیده پس از گذشت ۳۷ سال همچنان نماد ایمان و اخلاص است ولی متاسفانه اخیرا صداهایی به گوش می رسد که می خواهند این اسطوره را در ذهن های جوانان ما خدشه دار کنند و زندگی و شهادت فهمیده را تنها افسانه ای ساختگی جلوه دهند تا به اهداف پلید شیطانی خود برسند.
پس از درگذشت حمید هوشنگی که از پیشکسوتان روزنامه نگاری بود و خبر شهات حسین فهمیده را گزارش کرد، صحبت هایی مطرح شد که ایشان به طور خصوصی اظهار داشته بود که روایت رسمی از نحوه شهادت حسین فهمیده منطبق بر واقعیت نیست. این صحبت ها، واکنش های گسترده و اکثرا منفی را در شبکه های اجتماعی به همراه داشت.
واقعیت این است که شهید فهمیده و داستان فداکاری وی نماد فرهنگی بود که نه از شهید فهمیده آغاز شده و نه به شهید فهمیده ختم می شود. به قول شهاب اسفندیاری: ۳۶ هزار دانشآموز در ۸ سال دفاع مقدس شهید شدند؛ هر کدام یک فهمیده بودند…واقعیت این است که اگر به فرض محال، حماسه حسین فهمیده با واقعیت تطبیق نداشته باشد، آیا می توان هزاران حماسه دیگری که ما در جنگ تحمیلی آفریدیم و یا مدافعان حرم می آفرینند را انکار کرد؟
شاید مستند ترین برخوردی که با دروغ پردازیهای رسانههای بیگانه شد، صحبتهای فرشته فهمیده، خواهر شهید حسین فهمیده بود. ایشان با شنیدن این ادعا که حسین زیر تانک نرفته گفت: قرار نیست هر کسی از هر جایی بلند شود و بر رشادتهایی که شهدای ما در ۸ سال دفاع مقدس داشتند، نام افسانه را بگذارد. اگر قرار باشد شهادت حسین فهمیده افسانه باشد، شهادت مدافعان حرم مانند محسن حججی هم افسانه است. دنیا رشادت مردان و زنان شجاع ایرانی را در هر شرایطی دیده است. خواهر شهید افزود: تمام زندگینامهها و خاطرات همرزمان شهید وجود دارد و ما مستند «رهبر روح الله» را داریم که در آنها نحوهی شهادت محمدحسین کاملا گویاست که در کجا و به چه شکل به شهادت رسیده است.
بحث مستند سازی نکته مهمی است که خواهر شهید هم به گونهای به آن اشاره کرده است. متاسفانه ما در بسیاری موارد مستند سازی درست نداشتیم و همین موضوع باعث سوءاستفاده کردن دشمنان شده است. حجتالاسلام فخرزاده نقل می کنند که وقتی در سپاه بودند مامور می شوند درباره واقعه شهادت حسین فهمیده و آن روایت معروف تحقیق کنند ولی هر چه گشتند، هیچ راوی برای این قصه پیدا نکردند. رزمندگان خرمشهر می گفتند این قصه در بین ما اتفاق نیفتاده است. خانواده شهید به حجتالاسلام فخرزاده گفته بودند این موضوع را برایمان روایت کردهاند و نمی دانستند که چه کسی روایت کرده. رد پای آن واقعه را از دفتر امام خمینی (ره) هم پیگیری کردند و برخی گفتند آقای محسن رضایی خبر چگونگی شهادت شهید فهمیده را به امام خمینی داده بودند که محسن رضایی هم گفتند این گونه نبوده. آقای رحیمیان، رئیس بنیاد شهید وقت گفتند که ما با خانواده شهید فهمیده صحبت کردیم و خانواده آن شهید هم این خاطره را برای ما نقل کردند و ما هم در روزنامه خاطره را چاپ کردیم و روزنامه را به دست امام(ره) رساندیم. واقعیت این است که وقتی خاطرات را جمع آوری و ثبت می کنیم باید به فکر این گونه مسائل و پیچیدگیها باشیم.
اکنون که توطئههای دشمنان بیش از پیش افزایش یافته، لازم است ما با دقت بیشتری به روایت گری جنگ و حماسه سازانمان بپردازیم. ما قهرمان و حماسه زیاد داریم و باید بدانیم که برای اسطوره سازی احتیاجی هم به بزرگنمایی نداریم و در واقع ضرر این بزرگنماییها بیشتر از سودشان خواهد بود. در برخورد با توطئهها هم اگر از ابتدا به درستی مستند سازی بکنیم می توانیم به خوبی نقشههای دشمنان را خنثی کنیم. انشااله با تلاشها و مجاهدتهای مضاعف و توفیق اللهی، همه ما بتوانیم از شرمندگی شهدا درآئیم.