از آغاز کار دولت سیزدهم نزدیک به ۱۰ ماه میگذرد و مانند تمام دولتهای پیش، ماههای آغازین دولت حجتالاسلام رئیسی بی حاشیه نبوده. یکی از این حاشیهها که با انتخاب هر استادار و فرماندار در این بازه زمانی بیشتر و پرسرو صداتر میشد، انتصاب برخی از نظامیان و سپاهیان در سمت استانداری و فرمانداری استانها و شهرهای مختلف کشور بوده. انتقاد و نگرانی که بسیاری مطرح میکنند این است که آیا ورود نظامیان به سیاست باعث بدبینی مردم نسبت به نظامیان و سیاستزدگی نظامیان و در نتیجه فاصله گرفتن مردم از آنان نمیشود و آیا استاندارهای نظامی که اکثرشان سالها لباس مقدس سپاه را بر تن داشته و پا به پای برادران ارتشی برای حفاظت از مزرهای کشور جنگیدهاند، میتوانند در عرصه سیاست و در انجام پیشبرد پروژههای توسعه استانی و شهری موفق عمل کنند؟
همانطور که مستحضرید طبق قانون شورای عالی اداری، استاندار هر استان منتصب و نماینده عالی دولت است و یکی از وظایف اصلی او ایجاد توسعه پایدار و برقراری عدالت اجتماعی و فقرزدایی است که انجام این ماموریت نیاز به توانایی مدیریت استراتژیک و آگاهی به علم اقتصاد و جامعه شناسی برای هماهنگی بین تمام عناصر متنوع هر استان دارد. در اصل استاندار در هر استانی نه تنها به معنی نفر اول بودن در آن استان است، بلکه به معنی نماینده تام الاختیار دولت و حاکمیت است که وظیفه بسیار سنگینی است و باید بتواند تمام دستگاههای اجرائی و امنیتی و حتی شوراها و نهادهای مردمی را در جهت توسعه و رونق استان به کار گیرد.
یکی از موضوعاتی که منتقدین انتصاب نظامیان در پستهای ارشد استانی و دولتی به آن اشاره میکنند این است که به عنوان یک نظامی با وجود اینکه از بعد امنیتی شاید یک شخص نظامی بتواند از پس چالشهای انتظامی و امنیتی یک استان بربیاید، اما با توجه به گسترده بودن نیازهای استراتژیک یک استان در عرصه توسعه اقتصادی و فراهم کردن نیازهای اولیه مردم استان، شخصی که دانش، تحصیلات و تجربه مدیریت در سطح یک استان را ندارد چگونه میتواند استاندار خوبی باشد؟ آیا در روند انتصاب یک استاندار، میزان تجربه و آگاهی فرد استاندار که مستقیما بر توسعه اقتصادی استان تأثیرگذار است، مدنظر گرفته میشود؟ در حالی که تقریبا تمام کارشناسان و تحلیلگران نظرشان این است که میزان تجربه و میزان دانش باید در انتصاب استاندار تعیین کننده باشد متاسفانه چنین نیست و به قول هادی حق شناس، استاندار قبلی استان گلستان: «فاکتور دانش و آگاهی که لازمه یک مدیریت است در استانهای ما رعایت نمیشود».
چه بسا بسیاری از افراد نظامی و بخصوص بسیاری از خود بچههای سپاه نگران آن هستند که این انتصابها و ورود سپاه و سپاهیان به عرصه سیاست میتواند باعث ایجاد فاصله میان سپاه و آحاد مردم شود. سپاه از بدو تاسیسش به عنوان یک ارگان نظامی-مردمی تلاش داشته پشتوانه مردمی خود را حفظ کرده و آن را تقویت کند اما ورود سپاهیان به عرصه سیاست در سطحی که امروز هم در مجلس شورای اسلامی و کابینه دولت و هم در برخی از استانهای کشور شاهد آن هستیم، حتی برای بچههای سپاه هم نگران کننده است. در واقع ما امروز در دولت سیزدهم بیشترین تعداد نظامیان را در بین وزرای کابینه، معاونان، استانداران و فرماندههان داریم. بی دلیل نبود که شهید سردار سلیمانی با وجود محبوبیت فراوانی که میان مردم داشت هیچگاه وارد سیاست نشد. در مقابل نظامیانی همچون شمخانی، رضایی و قالیباف که وارد سیاست شدهاند هم محبوبیتشان را از دست دادهاند و حتی بسیاری از ایثارگران و همسنگرانشان که روزی به آنها اعتقاد و اعتماد داشتند، از آنها رو برگرداندهاند و از سیاسی شدن این چهرهها که روزی نماد انقلابیگری به معنای واقعی آن بودند دلسرد گشتهاند.
وقتی با بسیاری از مدیران و حتی نظامیان بازنشسته صحبت میکنیم همواره حرفشان این است که اگر هر قشری در حوزه مسئولیت خود فعالیت کند، وضعیت کشور به مراتب بهتر از امروز خواهد شد. در واقع در خصوص انتصاب نظامیان به عنوان وزیر، استاندار و یا هر سمت مدیریتی دیگری در سطح دولت باید گفت که معمولا در وضعیت جنگی و یا شرایط بسیار حساس امنیتی اینگونه انتصابها رخ میدهد اما با انتصابهای نظامی در مقامهای یاد شده در زمان صلح، نظام و نظامیان را مقابل مردم قرار میدهیم و حس ناامنی به جامعه تزریق میکنیم. متاسفانه اکثریت مردم جامعه، حتی خود نظامیان و جامعه ایثارگری و جانبازان نسبت به این موضوع حس خوبی ندارند و مایل نیستند که نهادهایی که بسیاری از آنها روزی در آنجا خدمت کردهاند درگیر بازیهای قدرت و پست و مقام سیاسی شوند.
در همین ارتباط چندی پیش روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «وزیر کشور برای پاسخ دادن به سوالهای زیادی که در افکار عمومی نسبت به انتصاب استانداران نظامی وجود دارد، گفته است خواست اکثریت مردم انتخاب استاندار نظامی است که ما در مقابل بسیاری از این خواستها ایستادگی کردهایم! سردار وحیدی نگفته است این خواست مردم را چگونه متوجه شده؟ مهمتر اینکه اگر از مردم استانها نام استاندار را بپرسند نمیتوانند جواب دهند». در واقع این همان واقعیتی است که مقامات ارشد دولتی از جمله حجتالاسلام رئیسی باید به آن توجه داشته و در ارتباط با آن با مردم صادق باشند.
مخاطبان سایت صدای مدافعان و علاقهمندان به سیاست و تاریخ انقلاب اسلامی به خوبی میدانند که حضرت امام (ره) در همان سالهای اول انقلاب نسبت به دخالت نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی هشدار داده بودند و تاکید کرده بودند که این مهم منحصر به انتخابات دوره خاصی نخواهد بود و بلکه به عنوان یک اصل تخطیناپذیر و دستورالعمل و وصیت همیشگی امام (ره) مطرح است. شاید هم بد نباشد این متن را با بخشی از دیدگاه امام راحل به این موضوع به پایان برسانیم. همانطور که در سایت پرتال امام خمینی (ره) هم آمده، «امام همواره نسبت به خطرهای عظیم ورود قوای مسلح به مسائل انتخاباتی و مسائل سیاسی جناحی هشدار داده و گروه گرایی نیروهای مسلح و ورود آنها را به احزاب و دستجات سیاسی بر خلاف رسالت آنان که پاسداری از تمامیت ارضی، منافع ملی و کیان کشور است، میداند و معتقد است که با ورود نیروهای مسلح به احزاب، منافع ملی تحت شعاع منافع گروهی و جناحی دسته جات و احزاب قرار می گیرد»