در همین سالهای نه چندان دور جوانانی بودند که از زندگی خود چشم پوشیدند و تمام هستی خود را در کف دست گذاشتند و راهی جبهههای جنگی شدند که دشمن بعثی بر ما تحمیل کرده بود. از پیر و جوان گرفته تا کارگر و کارمند، معلم و دانشجو و دانش آموز تا آخرین قطره خون مقاومت کردند و حتی ذرهای از خاک مقدس کشورمان را به دشمن واگذار نکردند. یکی از عواقب جنگ تحمیلی اما بازگشت افتخار آمیز هزاران جانباز ناتوان یا کم توان جسمی بود که نیاز مبرم به مراقبت ویژه و پرستاری حرفهای داشتند که همسران و فرزندان آنها در اکثر موارد امکان ارائه آن را نداشتند. نتیجتا یکی از راهکارهای اصلی در زمینه کمک به این جانبازان و خانوادههای آنها ایجاد مراکز توانبخشی تخصصی برای آنها بود. البته تعداد محدود اینگونه مراکز در سطح کشور و نداشتن تجهیزات لازم همواره مشکلات زیادی را برای جانبازان و خانوادههای آنها که در برخی موارد سالها برای بستری شدن عزیزانشان در این آسایشگاهها صبر کردند ایجاد کرده و اکثر وعدههای داده شده در این عرصه عملی نشدند و حالا اینکه این انتظار چه زمانی به پایان خواهد رسید و وعدهها چه زمانی عملی خواهند شد سوال بسیاری از جانبازان درصد بالا و خانوادههای آنهاست.
آسایشگاه ثارالله اولین آسایشگاهی بود که برای درمان و استراحت جانبازان نخاعی در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ بر حسب ضرورتی که احساس میشد ایجاد شد. در آغاز جنگ جانبازان به علت آنکه از لحاظ پرستاری به گونهای خاص می بایست تحت مراقبت قرار میگرفتند و مدت بستری شدن آنها بسیار طولانی و بعضا برای همیشه تا قبل از تشکیل آسایشگاه جانبازان در بیمارستانها و در اکثر موارد در منازل خود بستری میشدند. با توجه به مدت بستری بودن آنها که گاهی یک سال تخت بیمارستان را اشغال میکرد و به خاطر نیاز بیمارستان به این تختها، تصمیم گرفته شد تا آسایشگاهی برای جانبازان دوران دفاع مقدس ایجاد شود تا بتوان با این کار تخت های بیمارستانها را جهت دیگر بیماران آماده کرد و کارآیی بیمارستانها را بالا برد. در کنار این تصمیم، این ایده هم ترویج شد که آسایشگاهی برای جانبازن نخاعی تأسیس شود. ایجاد آسایشگاه ثارالله اولین حرکتی بود که در این راستا شکل گرفت. این مکان پس از تجهیز به آسانسور و ایجاد تغییر و تحول در ساختار آن در بهمن ماه ۶۰ افتتاح و با ظرفیت هفتاد تخت در اختیار جانبازان نخاعی قرار گرفت که حتی در همان زمان نیز به هیچ وجه پاسخگوی نیاز جمعیت جانبازان نخاعی و دیگر جانبازان درصد بالا نبود.
اکنون با گذشت چند دهه بسیاری از جانبازان نخاعی و کم توان کشور همچنان به دلیل کمبود آسایشگاههای تخصصی در سطح کشور در منازل خود بستری هستند که این موضوع مشکلات و چالشهای فراوانی برای همسران و فرزندان این عزیزان ایجاد کرده است. با افتتاح مرکز توانبخشی بقیهالله تهران امید میرفت که برخی از وعدههای داده شده به بهبود وضعیت جانبازان کم توان عملی شود و بنیاد شهید با مدیریت جدید خود بتواند کمی از تبعیضات و کمبودهای جانبازان ناتوان کشور بکاهد. ساخت و تکمیل این مرکز حدود ۱۰ سال طول کشید و نهایتاً در اسفند ۱۳۹۹ و با حضور مجازی رئیس جمهور وقت و بدون داشتن مجوزهای لازم برای بهرهمندی ایثارگران به صورت صوری افتتاح شد
این مجموعه که اخیرا به دهکده آرامش ولیعصر(عج) تغییر نام یافت زیرمجموعه موسسه توانبخشی ایثار است. اما حالا بعد از گذشت حدود ۹ ماه از انتشار خبر افتتاح این مرکز، برخی از گروههای جانبازی از جمله انجمن جانبازان نخاعی این افتتاح را نمایشی میدانند و نسبت به عدم راه اندازی بخشهای مهم مرکز انتقاداتی جدی دارند. جانبازان نخاعی به عنوان مهمترین گروه هدف برای این مرکز، حالا با عدم دسترسی به امکانات مرکز توانبخشی سلامتیشان در خطر است. این درحالیست که مانور رسانهای زیادی هم روی افتتاح مرکز از جانب بنیاد شهید داده شد. از طرفی خاطره خوبی از مدیریت در آسایشگاهها در اذهان این جانبازان باقی نمانده و تفاوت قائل شدن در اراده خدمات به جانبازان مختلف، رابطهمندی در بستری کردن جانبازان، بخصوص در روزهایی که اپیدمی ویروس کرونا در جهان گسترش یافته بود باعث خدشهدار شدن وجه مدیران و مسئولین آسایشگاهها شده. متاسفانه از بسیاری از آسایشگاهها خبر میرسد که با وجود شدت گرفتن دوباره ویروس کرونا در کشور و آسیب پذیری جانبازان، خصوصا جانبازان دارای مشکلات جسمی زمینهای، هیچ خبری از سرکشی و نظارت بر امور بهداشتی آسایشگاه ها و مراکز توانبخشی جانبازان در کشور مشاهده نمیشود.
در کنار این معضلات نکته دیگری که بعضا نادیده گفته میشود بحث مربوط به همسران جانبازان بخصوص همسران جانبازان نخاعی است که پس از بیش از سه دهه پرستاری و نگهداری از جانبازان خود، دچار صدمات شدید جسمانی شدهاند و برخی از آنها نیاز به پرستاری و نگهداری جداگانه دارند. از این رو ضرورت بهرهبرداری از مراکز جامع توانبخشی برای جامعه ایثارگری به خصوص والدین معظم شهدا که هنوز در قید حیاتند، و برخی از همسران کهنسال شهدا امری ضروری و انکار ناپذیر است که باید در برنامههای بنیاد شهید قرار بگیرد. این گروه در برخی موارد به اندازه خود جانبازان کمتوان نیاز به مراقبتهای پزشکی، درمانی، فیزیوتراپی و توانبخشی دارند که عمده این خدمات تنها در قالب مراکز جامع قابل ارائه است
در شرایط کنونی اصلی ترین مشکل کمبود آسایشگاههای مجهز است. امروز در حالی که در کشور بیش از ۵ هزار جانباز کمتوان و جانباز نخاعی داریم که شامل ۴۰۰ جانبازان نخاعی فقط در تهران میشود، بیش از نیمی از آنها دسترسی به چنین مراکزی ندارند و همین امر وظیفه سنگینی را بر دوش دولت میگذارد تا در راستای ساخت و بهرهبرداری از مراکز توانبخشی اختصاصی برای جانبازان نخاعی و درصدبالا، بیش از دولتهای گذشته کوشا باشد.