هنگامی که تروریستهای تکفیری در کشورهای همسایه ما رخنه کرده و تهدیدی برای کل منطقه و بخصوص شیعیان شدند، دلیرمردانی از ایران و افغانستان برای دفاع از حرم معصومین(ع) راهی سوریه و عراق شدند. وقتی به آنها نیاز داشتیم با شور و اشتیاق برای دفاع از حرمت و ناموس اسلام و شیعیان در اوج جوانی همسران و خانوادههای خود را رها کرده و برخی در لباس مقدس سپاه قدس و برخی به صورت داوطلب و در شکل لشکر فاطمیون به جنگ داعشیها رفتند. این روزها اما بسیاری از مدافعان حرم و خانوادههای آنها احساس میکنند که حالا که دیگر نیازی به آنها نیست، هیچ نهاد و مسئولی به فکر آنها و مشکلات آنها نیست، بخصوص که اصلیترین حامی و پشتیبان آنها، ،شهید سردار سلیمانی، دیگر در میان ما نیست و این عزیزان پیش از هر زمان دیگری احساس تنهایی میکنند. آیا واقعا مدافعان حرم را فراموش کردهایم یا شرایط اقتصادی و محدودیتهای مالی به حدی وخیم شده که بخشی از جامعه ایثارگری را نادیده بگیریم؟
اکنون که ۳ سال از پایان درگیریها و شکست داعش میگذرد، متاسفانه بدلیل سکوت خبری رسانهها در مورد شرایط زندگی و چالشهای مالی مربوط به بچههای مدافع حرم باعث شده تا بسیاری از مردم تصور کنند که بچهها و خانوادههای مدافع حرم در رفاه زندگی میکنند. این درحالیست که هنگامی که با خود این عزیزان و یا خانوادههایشان به گفتگو مینشینیم از دردهایی میگویند که هیچ رسانهای آنها را پوشش نداده و حتی تصورش هم سخت است که امروز شاهد این باشیم که دلاورمردان و سربازان سردار دلها، امروز گرفتار حداقلهای زندگی خود باشند.
ما به طور خاص در مورد وضعیت بچههای فاطمیون و مشکلاتی که این عزیزان با آنها روبرو هستند در چند سال گذشته بارها نوشتهایم. همانطور که گفته بودیم بخصوص نیروهای فاطمیون این روزها نه تنها از امکانات ویژهای برخوردار نیستند، بلکه بسیاری از آنها پس از بازگشت از سوریه همچنان حتی هویت شهروندی مشخصی ندارند، چه برسد به بیمه درمانی و حقوق ماهیانه و غیره و به همین دلیل، با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. به گفته روحالله حسینی، یکی از مدافعان حرم فاطمیون که چندی پیش با گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو گفتوگویی صمیمانه داشت، «بجر یک دفترچه اقامت که آن هم ارزش چندانی ندارد و حتی یک سیم کارت هم با آن نمیتوانیم بگیریم، چیزی عاید ما و خانوادههایمان نشده» و بسیاری از آنها امروز مشکلات مالی شدید دارند که به قول روحالله حسینی، «به مشکلاتمان رسیدگی نمیشود و انگار ما را رها کردهاند».
یکی دیگر از مواردی که بسیاری در جریان آن نیستند موضوع شیمیایی شدن عدهای از مدافعان حرم است که متاسفانه در رسانهها بازتاب لازم را پیدا نکرد. از آنجایی که طبق تائید سردار علی قدمی، مسئول مرکز عملیات نیروی انسانی سپاه، برخی مناطق در سوریه توسط ارتش سوریه و تروریستهای داعشی شیمیایی شده بودند، بخشی از مدافعین حرم مصدومیت شیمیایی پیدا کردهاند و این روزها با مشکلات حاد تنفسی دست و پنجه نرم میکنند. متاسفانه بنیاد شهید پاسخی به استعلام ما در ارتباط با تعداد مدافعان حرم که جانباز شیمیایی هستند ندارد، اما طبق گزارشهای رسیده به صدای مدافعان، حداقل ۱۵۰ مداقع حرم شیمیایی امروز در کشور داریم که نیاز به داروهای خاص مشکلات ریوی دارند.
یکی دیگر از کوتاهیهایی که در مورد مدافعان حرم صورت گرفته عدم اجرایی کردن وعدههایی بود که در مورد واگذاری مسکن به این عزیزان داده شد. بسیاری از خانوادههای این عزیزان مایلند در ارتباط با ۲۰ هزار متر مربع اراضی موقوفه که از سوی آستان قدس رضوی برای ساخت مسکن به بنیاد شهید اعطا شده بود بدانند که واقعا چه بلایی بر سر این زمینها آمد و چه کسانی یا ارگانهایی از این زمینها به نام مدافعان حرم استفاده مالی کردند؟ در تابستان امسال هم با عقد قراردادی میان بنیاد شهید و شرکت سایپا، وعده اهدای ۳۰ هزار دستگاه خودرو به خانوادههای ایثارگران و مدافعان حرم داده شد که فقط باید امیدوار باشیم به سرنوشت مسکنهای وعده داده شده دچار نشوند.
امروز با توجه به اینکه نزدیک ۳ میلیون نفر، که شامل ایثارگران، جانبازان، خانوادههای شهدا و مدافعان حرم میشوند، تحت پوشش بنیاد شهید هستنند، بخصوص در شرایط سخت اقتصادی چند سال اخیر، کوتایهای فراوانی در زمینه خدمترسانی به این قشر جامعه شده که جای بازنگری و تامل فراوان دارد. یکی از نکاتی را که باید در سیاستهای خارجی مدنظر بگیریم این است که حضور در میادین نظامی و یا تمرکز نامتقارن به نظامیگری در کشورهایی که شرایط اقتصادیشان با قدرت نظامیشان همخوانی ندارد، تنها به نارضایتی نظامیان و قشر ایثارگر و جانباز خواهند انجامید چرا که کشور توانایی اقتصادی و ظرفیت کافی برای پوشش تمام نظامیان و داوطلبان جنگ رفته تحت پوشش خود را نخواهد داشت.
به هر حال در این مقطع مهمترین موضوع رسیدگی به وضعیت معیشتی و درمانی ایثارگران و مدافعان حرم است که بسیاری از آنها احساس میکنند فراموش شدهاند. ما نسبت به این عزیزان و خانوادههای آنها مسئولیت بزرگی داریم که نتوانستهایم از پس آن بر بیاییم و این باعث دلرنجی و نارضایتی بخش بزرگی از این قشر شده است. اگر امروز حتی مدافعان حرم احساس بلاتکلیفی و تنهایی میکنند، فقط نشان دهنده این موضوع است که روزی که مسئولین نظام و کشور به آنها در سوریه و عراق نیاز داشت، آنها به عشق حضرت زینب (س) و حرمین به آنجا شتافتند اما پس از بازگشت با بیمهری همان اشخاصی روبرو شدند که امروز همچنان با استفاده از نام آنها بدنبال پست و مقام هستند.
اکنون که این سطور را مینویسیم ده سال از آسمانی شدن اولین شهید مدافع حرم، محرم ترک می گذرد. وی در اوائل بهمن ماه سال ۱۳۹۰ به سوریه رفت و ظرف دو هفته به شهادت رسید. اکنون پس از گذشت ۱۰ سال، چه کسی از آن شهید بزرگوار یاد میکند؟ آیا کسی در جریان است که خانواده آن شهید در چه وضعیت معیشتی به سر می برند؟ جا دارد همه ما و به طور خاص مسئولین بنیاد شهید توجه بیشتری به خانواده های مدافع حرم کنند تا هم شرمنده آنها نباشیم و هم از سرخوردگیها در جامعه ایثارگران بکاهیم.