پس از گذشت ۳۰ سال از پذیرش قطعنامه آتش بست سازمان ملل و یا همان قطعنامه ۵۹۸ خواستیم نگاهی به شرایط آنروزهای کشور و جنگ تحمیلی بی اندازیم تا ببینیم چه شد که شعارهایی همچون “جنگ جنگ تا پیروزی” و “راه قدس از کربلا میگذرد” پس از ۸ سال جنگ تبدیل به امضای قطعنامه ۵۹۸ شد. اکنون پس از گذشت سه دهه اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران و سیاستمداران این تصمیم امام را که به خنثی شدن توطئههای داخلی و خارجی انجامید بسیار شجاعانه و تاریخی قلمداد می کنند.
ناگفته نماند که عدهای نیز در سپاه و در میان دولتمردان نظام بودند که در آن سالها مخالف سرسخت امضای این قطعنامه بودند و میخواستند جنگ ادامه پیدا کند. در همین راستا در خاطرات هاشمی رفسنجانی، که در آن زمان توسط امام خمینی (ره) به عنوان جانشین فرمانده کل قوا انتخاب شده بود، آمده است که هنگامی که در هفتههای آخر جنگ در سال ۶۷ خدمت امام رفته و از ایشان خواستند که خود هاشمی رفسنجانی در یک سخنرانی دلایل پذیرش قطعنمامه و پایان جنگ را به مردم توضیح دهد، امام به وی گفتند که خود امام این کار را انجام خواهد داد و دلیلش هم این است که این احتمال وجود دارد که هاشمی رفسنجانی نتواند تمام مخالفین را قانع کرده و احتمال دارد که یعضی سرداران سپاه و فرماندهان نظامی حرف شنوی کاملی از هاشمی نداشته باشند. همین شد که امام خمینی (ره) در آن نامه تاریخی که به گفته نزدیکان ایشان بلندترین نامهایی که بود ایشان در طول عمر پربارشان نوشته بودند دلایل خود را برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به مردم ارائه دادند و در پایان نیز جمله معروف و تاریخی “نوشیدن جام زهر” را به کار بردند.
چند دلیل عمده در این تصمیم امام خمینی نقش مهمی ایفا کردند که مهمترین آن ضعف نظامی در جبهههای جنگ بود. این به گفته اکثر تحلیلگران سیاسی و نظامی اصلیترین دلیل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود. در نامهای که محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه در آن زمان به هاشمی رفسنجانی نوشت ایشان خواستار ۴ تا ۵ میلیون دلار برای ادامه جنگ و پیروزی در جنگ شد که با توجه به تضعیف نیروی هوایی و دریایی کشور و گسترش مناطق جنگی به خلیج فارس در سالهای انتهایی جنگ و استفاده و دسترسی رژیم بعثی به سلاحهای شیمیایی و مهمتر از همه وضعیت نچندان مناسب اقتصادی کشور، احتمال ادامه جنگ و کسب پیروزی را تقریبا غیر ممکن کرده بود و تمام این دلایل دست به دست هم دادند تا امام خمینی (ره) با پذیرش قعطنامه ۵۹۸ موافقت کنند. بعد دیگر قضیه نیز این بود که نیروهای داوطلب مردمی و بسیجی کمتری در سالهای پایانی جنگ به جبهه ها میرفتند و به نوعی توان نظامی کشور هم از نظر کیفی و هم کمی تحلیل رفته بود.
اما نکته مهمی که باید از آن درس گرفت تصمیم صحیح و بجایی بود که برای مصالح نظام و انقلاب در آن زمان گرفته شد و امام خمینی حاضر شدند به رغم تعلق خاطر به ادامه مبارزه و نابودی کامل رژیم بعثی، مطلحت نظام و ملت را در اولویت قرار دهند و در واقع نوعی نرمش قهرمانانه از خود نشان دهند. امام خمینی با وجود یک سری مخالفتها و تندرویهای اطرافیان خود به عنوان پدر معنوی ملت، بخوبی به این مسئله واقف بودند که برای ادامه راه انقلاب اسلامی باید انعطاف پذیر بود و مذاکره با قدرتهای خارجی در شرایطی که به نفع مصلحت کشور و نظام باشد هیچ ایرادی ندارد همانطور که مقام معظم رهبری با بحث نرمش قهرمانانه نمونهای از درایت و قدرت سیاسی خود را نشان دادند.
در برهههای مختلف تاریخی از جمله وضعیت حال حاضر کشور، داستان قطعنامه و تغییر استراتژی مقاومت درس عبرتی برای همه کسانی است که نگاهی یک بعدی به کشورداری و سیاست دارند. در شرایط کنونی که تلاشهای بدخواهان خارجی و داخلی با مشکلات اقتصادی و چالشهایی همچون کمبود آب همراه شده، باز باید از درایت و مصلحت اندیشی امام درس گرفت. در این شرایط باید با بازتعریف مفهوم مقاومت، در یک استراتژی دراز مدت، درکی عمیقتر از تقابل با نظام سلطه داشت. با توجه به الگوی عملکرد امام، می توان دید که چگونه ایشان با انعطافپذیری در اندیشه و عمل سیاسی، چگونه در کوتاه مدت، صلح با رژیم جنایتکار بعثی را پذیرفتند ولی در درازمدت دیدیم که چگونه پیروز نهایی ایران بود و چگونه رژیم صدام نهایتا سرنگون شد.