یک سال از شهادت سردار گذشت اما انگار هر روز دلمان بیشتر از دیروز تنگ میشود و همچنان قلبها در فراقش بیقرار و بیتاب است و یادش لحظهای از ذهن مان بیرون نمیرود. رسیدن سالگرد شهادت سردار دلها بهانهای شد تا در میان تمام اخبار تلخ یک سال اخیر، یاد سردار شهید را بیش از پیش زنده کنیم و مروری داشته باشیم، حتی اگر خلاصه، بر درسهایی که سردار در زندگی و شهادت به ما یاد داد اما چه بسا ما نیاموختیم. از نحوه عملکرد سردار در سپاه گرفته تا خلق و خوی مهربانش در تعامل با مردم عادی تا شهادت تلخ جمعی از دوستداران وی در مراسم سوگواری شهید در کرمان، همه و همه یادآور فقدان تلخ سردار دلهاست.
از دی ماه ۹۸ تا امروز حرفها و سخنرانیها و مطالب بسیاری در مورد این سالار شهدا گفته و نوشته شده است. و الحق که وی سردار دلها بود. در هر محفلی که صحبت از سردار بوده و هست صحبت از عشق به وطن و وفاداری به آرمانهای امام (ره) است. سردار یک انقلابی واقعی بود و هیچ تظاهری را بر نمیتافت، نه مثل بعضی از به اصطلاح همرزمان ایشان که فقط شعار انقلابی بودن سر میدهند ولی در عمل تنها در فکر یارکشی و پر کردن جیب خود و آقازادههایشان هستند.
یکی از ویژگیهای بارز سردار این بود که هیچکس نمیتوانست و نمیتواند او را به جناح سیاسی خاصی منتسب کند، سردار با همه جریانهای فکری و سیاسی درون نظام در ارتباط بود. از تندروییهای رایج در حوزه سیاست و فرهنگ و اجتماع پرهیز میکرد و با شخصیتهای متن و حاشیه نظام و حتی مقامات و منتقدان در ارتباط بود و از تجربیات آنها استفاده میکرد. این نکتهای است که سیاستمدران و نظامیان امروزی و به طور خاص بچههای ارزشی باید بیاموزند. به طور خاص اکنون که بحث دیپلماسی مقاومتی مطرح شده، الگوی رفتاری سردار سلیمانی میتواند مبنای بسیاری از عملکردهای ما باشد تا بدور از تنگ نظریهای سیاسی و جناحی، آرمانهای کشور و نظام مقدس حفظ شود و شرایط برای پیروزی عزتمندانه کشور در عرصه دیپلماسی فراهم گردد. واقعیت اینست که ثمره استقامتهای ما در چهل سال گذشته و نثار شهیدی همچون سردار سلیمانی، باید زمینهساز دیپلماسی جهانی و مذاکره مقاومتی برای تضمین عزتمندی نظام در عرصه منطقه و جهان باشد.
ایکاش مسئولان لشکری و کشوری کمتر درگیر بازیهای حزبی شوند و منافع کشور و نظام را فدای درگیریهای جناحی نکنند. افسوس که از لحظه پس از شهادت سردار بودند بسیاری که از نامش و محبوبیتش استفاده کردند تا به اهداف سیاسی خود برسند و گویا هر کس و ناکسی که عکس وی را بروی درب منزلش بزند در دل مردم جا میگیرد، اما نمیدانند که سردار یک شبه سردار دلها نشد. سردار به معنی واقعی کلمه «مرد میدان» بود.
در مورد چگونگی شهادت سردار سلیمانی هم سوالاتی بیپاسخ ماند. اینکه سردار لایق شهادت بود و خودش همیشه آرزوی شهادت داشت بر کسی پوشیده نیست، اما سوالی که ما سال گذشته هم مطرح کردیم هنوز پاسخ داده نشده است: چرا سردار حاجی زاده در جریان سفر حاج قاسم نبود؟ سردار حاجی زاده پس از شهادت حاج قاسم گفت: نیروهای سپاه «در جریان تحرکات بیشتر آمریکاییها در فرودگاه عراق قرار داشتند» ولی از برنامه آمریکاییها باخبر نبودند. اما نکته مهمتری که سردار حاجی زاده اشاره کرد این بود که «نمی دانستیم سردار سلیمانی قصد فرود در فرودگاه بغداد را دارد.» این سخنان بدین معنی است که برخی از نیروهای سپاه حرفهای و طبق پروتکلهای خود سپاه عمل نکردهاند. چون اگر چنین بود اولا با توجه به رویدادهای روزهای پیش از آن عملیات و تنشهای موجود در آن مقطع، باید به تحرکات آمریکاییها و اینکه این تحرکات به چه معنی بوده توجه بیشتری میشدو در ضمن سردار سلیمانی شخصیتی کوچکی نبود که اینگونه سپاه در برنامهریزیها و هماهنگیهای اطلاعاتی کوتاهی کند. پس قضیه از چه قرار بود؟ متاسفانه این سوالات کلیدی پس از یک سال هنوز بی پاسخ مانده است.