در حالی که در این روزها با قطع اینترنت و ناآرامیها و آشوبهای خیابانی دست و پنجه نرم میکنیم، طبق گزارشات رسیده از خبرگزاریهای منطقهای و بینالمللی، تجاوز هوایی رژیم اشغالگر قدس به سوریه و مهمتر از آن به مواضع سپاه پاسداران در نزدیکی دمشق ادامه داشته. البته این برای چندمین بار است که نیروی هوایی رژیم اشغالگر قدس با پرتاب موشک به داخل سوریه انبارهای مهمات و پادگانهای سپاه در سوریه را هدف قرار میدهند. در دو سال گذشته اسرائیلیها بارها به خاک سوریه تجاوز کرده و باعث کشته شدن نیروهای ارتش سوریه و شهادت تعدادی از اعضای سپاه پاسداران شدهاند. متاسفانه به علت عدم خبررسانی شفاف در این زمینه، اطلاعات دقیقی از نحوه و میزان تلفات در دست نیست و از همین رو، دقیقا نمیتوان ارزیابی درستی از این حملات داشت. ولی به هر حال با توجه به اطلاعات موجود باید بهترین تحلیلهای موجود را انجام داد تا از تکرار چنین تجاوزاتی در آینده جلوگیری شود.
یکی از وجوه قابل توجه در عملیاتهای مختلف در سوریه، میزان هماهنگی ما با نیروهای ارتش سوریه و نیز نیروهای روس می باشد. خوشبختانه ما هماهنگیهای لازم را با رژیم اسد و نیروهای سوری داشتهایم ولی به نظر می رسد که ارتباط ما با روسها با چالشهایی روبرو بوده است. متاسفانه موضع روسیه در قابل تحرکات اسرائیلیها نامشخص و غیر قابل پیشبینی بوده و این امر خسارات زیادی به ما وارد کرده است.
طبق گزارشهای ارائه شده توسط خود وزارت دفاع روسیه و همانطور که در رسانههای داخل کشور هم درج شد، به تازگی تعداد پایگاههای نظامی روسیه در سوریه به ۳ تاسیسات رسیده و نظامیان روسیه همچنین در دو پایگاه تیاس، ملقب به تی۴، و شعیرات هم حضور نظامی دارند. همین گزارشها حاکیست که روسیه و اسرائیل، یک پیمان به امضاء رساندهاند که بر اساس آن، روسیه باید در جریان هرگونه حمله هوایی اسرائیلیها به خاک سوریه باشد. بر اساس این توافقنامه، حتی اگر حملات ارتش اسرائیل به مناطقی که روسها در آن پایگاه ندارند هم باشد، هنوز باید روسها را در جریان بگذارند. این پیمان در پی کشته شدن ۱۵ سرباز روس در سوریه در سال گذشته بسته شد که بر اثر حمله هوایی اسرائیلیها اتفاق افتاده بود.
با توجه به رابطه نزدیک پوتین با نتانیاهو و دیگر مقامات اسرائیل، دور از انتظار نبود که دو طرف به چنین توافقی برسند. ولی سوالی که برای ما طرح می شود این است که چرا روسیه ما را در جریان این حملات قرار نمی دهد. در واقع با توجه به همکاریهایی که ما با روسها داشتهایم و فداکاریهایی که برای آنها کردهایم، این کمترین توقعی است که می توانیم از آنها داشته باشیم. با توجه به اینکه در حمایت از رژیم اسد، ما همپیمان و همرزم روسها بودهایم و همکاریهای ما با دولت مسکو بسیار فراتر سوریه است، کمترین کاری که روسها می توانند انجام دهند این است که ما را در جریان حملات هوایی اسرائیلیها قرار دهند. چطور میشود که در حالی که صدمات جانی و مالی متوجه نیروهای ما در سوریه میشود، روسها تا وقتی که مواضع خود هدف این حملات قرار نگرفته باشند مشکلی با هدف قرار گرفتن مواضع ما و شهید شدن نیروهای ما ندارند؟
به نظر میرسد که ما در بحث عمق استراتژیک بیش از حد روی روسها حساب باز کردهایم و الان یک خلائی در این زمینه پیش آمده است. درحالی که نیروهای ما از توان میدانی و غیرمتقارن بالایی برخوردارند، ولی در بحث سپر دفاعی و پاتکهای متعارف ما نیازمند پشتیبانی روسها هستیم. ولی در عمل دولت مسکو نشان داده که در مواقع لازم با ما همراهی می کند ولی در موارد دیگر به راحتی با دشمنان ما هم دست می شود و اولویتی برای امنیت ما در منطقه قائل نیست. شایسته است با اطلاعرسانی و شفاف سازی، مقامات مربوطه درک بهتری از وضعیت میدانی بدست آورند تا بتوانند راههای دیگری که می تواند پیش روی ما باشد را بررسی کنند. افکار عمومی هم در این زمینه سوالات و شبهات زیادی دارد و مسئولان مربوطه نمی توانند توجه به این موضوع را به تعویق بیاندازند.