هفته گذشته رئیس بنیاد شهید، حجتالاسلام سید محمدعلی شهیدی، در جلسه مجمع عمومی سالیانه شرکت متد در خصوص چالش تامین ویلچرهای مورد نیاز جامعه جانبازان، گفت: «تحریمهای موجود نباید مشکلی برای تامین ویلچر ایثارگران ایجاد کند.» این البته اولین باری نیست که آقای شهیدی برای سرپوش گذاشتن به روی کم کاریهای بنیاد چنین سخنانی را به زبان می آورد. این سخنان در حالی عنوان شده که جانبازان چندین سال است در خصوص دریافت و تهیه ویلچر و دیگر ضروریات بهزیستی خود دچار مشکل شدهاند و بخصوص بدلیل تحریمها، کمبود ویلچر تبدیل به یکی از معضلات جانبازان شده است.
اینکه بنیاد شهید و شخص آقای شهیدی در فرافکنی و دروغ پردازی در چند سال اخیر مهارت خاصی پیدا کردهاند حرفی نیست اما در این میان برای جانبازان چه باید کرد و شرایط کنونی جانبازانی که بدنبال ویلچر هستند چگونه است؟ این سوالی است که مایلیم به طور مختصر پاسخ آن را بررسی کنیم.
یکی از ویژگیهای بارز ایثارگران و جانبازان این است که اکثریت قریب به اتفاق آنها انسانهایی هستند از خود گذشته که به معنی واقعی کلمه صبور هستند و بیادعا. همین صبوری این قشر است که باعث میشود که اغلب به حقشان نرسند و در عین حالی نیز برخی، از نام آنها و ایثارگریهای آنها سوءاستفاده کرده و میکنند. این صبوری، اغلب سبب مسکوت ماندن و رسانهای نشدن مشکلات آنها نیز میشود. صحبتها و خبرها حاکی از آن است که یکی از این مشکلات درحال حاضر کمبود ویلچر است که به یقین می توان گفت که مشکلات بسیار فراتر از تامین ویلچر است.
در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار ویلچیرنشین در کشور داریم که بسیاری از آنها از جانبازان نخاعی و قطع عضو هستند. در همین راستا طبق منابع موثق ما در بنیاد، این نهاد توانایی مهیا کردن ویلچر برای بیش از نیمی از جانبازان را ندارد و این به این معناست که جانبازان باید از بازار آزاد و به قیمت بالا ویلچر مورد نیاز خود را تهیه کنند و سپس امیدوار باشند که بنیاد با آنها تسویه کند. برخی از جانبازانی که ما با آنها و یا با اعضای خانواده آنها تماس داریم همچنان پس از گذشت یک سال منتظر استراد مبالغ مقرر از بنیاد هستند و متاسفانه برخی از آنها توانایی مالی تهیه ویلچر در بازار را اصلا ندارند و در کنج خانه گوشه نشین شده اند.
البته در این زمینه اخبار خوبی هم به گوش میرسد. با توجه به اینکه در سه دهه گذشته تأمین ویلچیر برای جانبازان نخاعی یکی از معضلات بنیاد بوده و از آنجایی که سالی را سپری میکنیم که امام خامنه ای آن را با عنوان «رونق تولید» نامگذاری کرده اند، برخی از جانبازان و ایثارگران پیشقدم شده اند و در تولید و تامین ویلچر و تجهیزات توانبخشی تلاش دارند تا بتوانند در کشور خود این محصولات را تولید کنیم. به گفته محمدرضا پور حاج رضایی، مدیرعامل موسسه فرهنگی، ورزشی و توانبخشی ایثار، «پس از مذاکره با بخش خصوصی، از میان ویلچیرهای موجود وارداتی، مهندسی معکوس ویلچیری ساخت ایتالیا انجام شده و ۱۰ نمونه از آن تولید و در کل کشور توزیع شده، که پس از احصای عیوب، مشکلات رفع شد و هماکنون این محصول را نمیتوان با نمونه خارجی از هم تشخیص داد.» این موضوع را باید به فال نیک گرفت اما در این میان نباید از مشکلات جانبازان در ارتباط با تهیه لوازم بهداشتی و بهزیستی براحتی گذشت.
در خبرها مصاحبه مسئول کمیته درمان انجمن جانبازان را خواندیم که بسیار دردناک بود. دکتر آطاهریان میگوید جانبازانی هستند که ۹ ماه است به هیچ عنوان وسایل و لوازم بهداشتی دریافت نکرده و بنا به شرایط اضطرار از بازار آزاد تهیه کرده. ایشان سپس این سوال را مطر ح میکنند که اگر جانبازی یک سوند غیراستاندارد مصرف کند و مشکل تنگی مجرای ادرار و زخم مجرا بگیرد، آیا بنیاد شهید آن را در تعیین درصد جانبازیش لحاظ می کند؟ در بسیاری از موارد وسایل مورد استفاده ۹ ماه جانباز را در یک مرحله به جانباز تحویل می دهند که این هم خودش مشکل ساز است.
بسیاری از این مشکلات به این دلیل رخ میدهد که بنیاد شهید بیش از ۲ هزار میلیارد تومان به بیمه بدهی دارد و بیمه زیر بار تعهداتش به جانبازان نمیرود. دقیقا موضوعی که نهایتا منجر به خودسوری پسر شهیدی شد که چند هفته پیش در موردش مطلبی را منتشر کردیم.
طبق آمار رسمی، در حال حاضر سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح ۴۰ هزار رزمنده را بیمه کرده اما بنیاد شهید از پس بیمه کردن بسیاری از جانبازان بر نمی آید و این همه سبب ایجاد وضعیت نابسامان درمان ایثارگران شده است. چه موضع تامین ویلچر باشد و چه لوازم پزشکی، سوال اینجاست که آقای شهیدی که چند سالی است در راس بنیاد هستند، و به هیچ وجه نتوانسته است به وضعیت بنیاد سروسامان بدهد و حتی وضعیت این نهاد را به مراتب بدتر از قبل شده. چرا همچنان در ریاست این نهاد باقی مانده است؟